وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۱۹ مطلب با موضوع «متفرقه» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ق.ظ

به فکر طبیعت باشیم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۱
شهروز صبوری
دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ب.ظ

بیایید اینترنت را یک شب به فراموشی سپاریم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۲:۱۶
شهروز صبوری
سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۱۹ ب.ظ

نیکی

اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،
باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای …
"پس نیکی را بکار،
بالای هر زمینی…
و زیر هر آسمانی….
برای هر کسی... "
تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!!
که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند …
اثر زیبا باقی می ماند،
حتی اگر روزی صاحب اثر دیگر حضور نداشته باشد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۴ ، ۱۸:۱۹
شهروز صبوری
سه شنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۳ ب.ظ

حتما بخوان، تا متحول شوی

تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها، نیست.
برای مثال، کشور مصر، بیش از ۳۰۰۰ سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است!
اما، کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که ۱۵۰ سال پیش، وضعیت قابل توجهی نداشتند، اکنون کشورهایی توسعه‌یافته و ثروتمند هستند.
تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند، در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم، نیست.
ژاپن، کشوری است که، سرزمین بسیار محدودی دارد که، ۸۰ درصد آن، کوه‌هایی است که، مناسب کشاورزی و دامداری نیست، اما، دومین اقتصاد قدرتمند جهان، پس از آمریکا را دارد. این کشور، مانند یک کارخانه پهناور و شناوری می ‌باشد که ،مواد خام را از همه جهان، وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته، صادر می‌کند.
مثال بعدی، کشور سوئیس است.
کشوری که، اصلاً کاکائو در آن، به عمل نمی‌آید، اما، بهترین شکلات‌های جهان را، تولید و صادر می‌کند. در سرزمین کوچک و سرد سوئیس، که تنها در چهار ماه سال می‌توان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا، تولید می‌شود.
سوئیس کشوری است که، به امنیت، نظم و سختکوشی مشهور است و به همین خاطر، به گاوصندوق دنیا، مشهور شده‌است (بانک‌های سوئیس).
افراد تحصیل ‌کرده‌ای که، از کشورهای ثروتمند، با همتایان خود در کشورهای فقیر، برخورد دارند برای ما مشخص می‌کنند که، سطح هوش و فهم نیز، تفاوت قابل توجهی در این میان، ندارد.
نژاد و رنگ پوست نیز، مهم نیستند. زیرا، مهاجرانی که، در کشور خود، برچسب تنبلی می گیرند، در کشورهای اروپایی، به نیروهای مولد و فعال، تبدیل می‌شوند.

پس تفاوت در چیست؟
تفاوت، در رفتارهایی است که، در طول سال‌ها، فرهنگ و دانش، نام گرفته است.
وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل می‌کنیم، متوجه می‌شویم که، اکثریت غالب آنها، از اصول زیر، در زندگی خود پیروی می‌کنند:
۱ .اخلا،ق به عنوان اصل پایه
۲.وحدت
۳.مسئولیت پذیری 
۴.احترام به قانون و مقررات
۵.احترام به حقوق شهروندان دیگر
۶.عشق به کار
۷.تحمل سختی‌ها، به منظور سرمایه‌گذاری روی آینده
۸.میل به ارائه کارهای برتر و فوق‌العاده
۹.نظم ‌پذیری
۱۰.دروغ، کثیف ‌ترین فعل غیر انسانی دنیا است
اما، در کشورهای فقیر، تنها عده قلیلی از مردم، از این اصول، پیروی می‌کنند.

در کشور های فقیر، کسی که زیاد کار کند، “تراکتور”...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۳
شهروز صبوری

البته دیر شده چون 2-3 روز بود دسترسی نداشتم ولی خبر چنان ویران کننده بود که حتی فردا هم دیر نیست چه برسه به امروز که بگوییم هادی خیلی دوستت داشتیم و خیلی زود تنهایمان گذاشتی 
شرمنده میشم وقتی اسم هواداری رومه که تو این دو سه سال اخیر یه خورده اذیتت کردن در حالیکه بی حاشیه ترین کم دردسرترین و یکی از بهترین ها بودی هر سال اسمتو تو لیست مازاد میذاشتن ولی باز دم بر نمی آوردی و منتظر تمدید بودی و حتی امسال که شرایط تیم پا در هوا بود اولین نفر اعلام کردی سفید امضا میکنی به عشق تیم ولی گهگاه بهت گیر میدادن ولی تو کسی نبودی که یه روزه وارد این فوتبال شده باشی که یه روزه هم با چارتا حرف بذاری بری تو خاک این فوتبالو خورده بودی و باید حقتو می گرفتی همه سالهایی که ستارگان بزرگی در نوک حمله تیم بودن و تو روی نیمکت منتظر یک فرصت کوچیک برای گلزنی بودی تا این دو سه سال آخر که واقعا برای خودت ستاره ای بودی . یادش بخیر پارسال که روی نیمکت بودی و در 29 سالگی منتظر بازنشستگیت بودن ولی بازی نفت اومدی تو زمین و همان لحظه گلی زدی که نشان بدی هادی هنوز مرد میدان هست . ای کاش بیشتر می ماندی که یقینا حرفهای بیشتری برای گفتن داشتی 
فقط میتونم بگم خیلی زود بود حداقل برای تو زود خیلی دوستت داشتیم و داریم پسر سر به زیر محجوب کهکشان سرخ

خداحافظ هادی نوروزی کاپیتان سرخ دلان

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۲۱:۴۲
شهروز صبوری
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۶ ب.ظ

میشو زیبا و استوار نماد شهرستان شبستر

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۶
شهروز صبوری
شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۵۳ ب.ظ

به مناسبت سالروز درگذشت استاد شهریار (27 شهریور)


به مناسبت سالروز درگذشت استاد شهریار (27 شهریور)

آمـدی، جـانـم بـه قـربـانـت ولــی حـالا چـرا 

بی وفـاحـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا

نوشـدارویی و بعـد از مرگ سهـراب آمدی

 سنگدل این زودتر می خــواستی، حالا چـرا

عـمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

 من که یک امروز مهـمـان توام، فـردا چـرا

نـازنـیـنا مـا بـه نـاز تـو جـوانـــی داده ایــم

 دیگـر اکنون با جوانان ناز کـن، بـا مـا چـرا

وه کـه بـا ایـن عـمرهـای کـوتـه بی اعـتبار

 این همه غافل شدن از چون منی شیدا چـرا

شورفرهادم به پرسش سر بزیر افکنده بود

ای لـب شـیـرین جـواب تـلخ سربالا چـــرا

ای شب هجران که یکدم در تو چشم من نخفت

 این قدر با بخت خواب آلود من، لالا چـرا

آسمان چـون جمع مشتاقان پریشان می کند

 در شگـفـتم من نمی پاشد ز هـم دنــیـا چـرا

در خـزان هـجر گـل ای بلبل طبع حــزین

 خامُـشی شـرط وفـاداری بـود، غـوغـا چـرا

شهـریارا بی حبـیب خود نمی کردی سفر

این سفـر راه قـیامت می روی، تـنهـا چـرا



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۳
شهروز صبوری
شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ

گواهینامه رانندگی در سال 1308

گواهینامه رانندگی در سال 1308

باشگاه خبرنگاران: این گواهینامه روی کاغذی به قطع کاغذ A3 است که در بالای آن با خط درشت نگاشته شده است "کورس شوفری ایران" و کمـی پایین تر با خط نازک تری عنوانی به نام "تصدیق نامه " روی آن درج شده است. این گواهینامه به دو زبان فارسی و انگلیسی به نام آقای سیف الله خان در 9 مرداد ماه 1308 صادر شده است . در تصدیق نامه قید شده است که فرد مذکور در 3 مرحله با نمره خوب موفق به دریافت گواهی نامه شده است.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۰
شهروز صبوری
شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ب.ظ

امانت داری ۴۵ ساله پیرمرد زنجانی



دوچرخه زنجان


«حاج حسن نعلچگر» ۴۵ سال است در مغازه نعل‌سازی خود منتظر است فردی که دوچرخه‌ای را جلو مغازه‌اش گذاشته برای بردن دوچرخه باز گردد ولی هنور خبری ازآمدنش نیست وحاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت می‌داند.

مجله مهر- زهرا مقدمی: در نگاه اول یک دوچرخه ۲۸ ساده و فرسوده است که روزگاری جوانان قدیم زنجان با این دوچرخه خاطرات و عاشقانه‌های فراوان داشته‌اند ولی پشت این دوچرخه قدیمی و فرسوده قصه مردانگی و امانتداری ۴۵ ساله خودنمایی می‌کند.

از راسته مسگری در بازار پایین شهر زنجان عبور می‌کنیم و صدای چکش‌های مسگرها همانند یک موسقی یکنواخت زیبا گوش‌هایمان را نوازش می‌دهد؛ در گوشه‌ای از این راسته مغازه‌ای قدیمی که زنگارهای سال‌های دور را در خود نمایان دارد، توجهمان را جلب می‌کند، دوچرخه فرسوده و سیاهی که بر اثر گذر زمان و ماندن مدوام مقابل هوا از رنگ و رو رفته است.

این همان دوچرخه‌ای است که طی ماه‌های اخیر در فضای مجازی هر کسی مطلبی را در موردش نوشته و کامت‌ها و لایک‌های فراوانی به خود دیده است.

حاج حسن نعلچگر متولد ۱۳۱۶، بازمانده از دوران راستی و صداقت آن زمانی است که خودش می‌گوید همه راستگو بودند و هنوز دورغ گفتن یک برگ برنده نبود و برای ناحق کردن حق از هم سبقت نمی‌گرفتند. حاج حسن از مردم روزهای راستی و امانت‌داری است.

وقتی وارد کوچه نساجی مازنداران می‌شوی و به سمت ورودی بازار بزرگ زنجان می‌روی، در تراکم مغازه‌های مسگری و جغور بغورفروشی، در غوغای کار و تلاش، پیرمردی را می‌بینی که هنوز در مغازه قدیمی خود منتظر بازگشت مامور شهرداری است که برای جبران خطایش دوچرخه‌ای را جلوی مغازه وی گذاشته و رفته است.

حکایت دوچرخه جلوی مغازه حاج حسن، حکایت ۴۵ سال امانتداری جوانان با معرفت و مردم‌دار سال‌های نه‌چندان دور زنجان است، حکایت رازهای نهفته در زنجان، حکایت‌هایی که هرکدام قصه پرغصه و پندآموزی دارد.

ماجرای دوچرخه چیست؟

حاج حسن نعلچگر همان نعل ساز پیری است که به گفته خودش وقتی حدود ۴۵ سال پیش ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها می‌آیند، یکی از این ماموران دوچرخه وی را به گوشه‌ای پرت کرده و دوچرخه‌اش می‌شکند.

حاج حسن می‌گوید روزگاری که ما جوان بودیم، روزگار یک‌رنگی و صداقت بود هر چند این روزها هم خوب است ولی روزگار بی‌انصافی است.

دوچرخه حاج حسن که دو چرخه‌ای فرسوده بوده، می‌شکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز‌ برای حاج حسن می‌آورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخه‌ای که اکنون بعد از گذشت ۴۵ سال حتی یک‌بار هم کسی سوار آن نشده است.

حاج حسن نعلچگر می‌گوید: دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مامور آن‌را پرت کرد داخل گودال وسط میدان افتاد و شکست و او عوضش را یک دوچرخه نو آورد.

وی ادامه می‌دهد: بعد از این قضیه سعی کردم مامور را پیدا کنم ولی هر چقدر دنبالش گشتم‌ تا از هم حلالیت بطلبیم ولی پیداش نکردم و هنوز هم از این فرد خبری نیست.

نعلچگر ادامه می‌دهد: به نظر من این دوچرخه امانت است و باید امانت‌داری کنم.

حاج حسن نعلچگر هر روز صبح هنگام باز کردن مغازه‌اش دوچرخه را جلوی مغازه می‌گذارد و عصر موقع بستن مغازه دوچرخه را به داخل می‌برد، کاری که طی ۴۵ سال هر روز تکرار شده است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۰۹
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۴۳ ب.ظ

به یاد جلال آل قلم

به یاد جلال آل قلم 
۱۸ شهریور ۱۳۴۸ هجری خورشیدی، سیدجلال آل‌احمد نویسنده متعهد و تاثیر‌گذار در «اَسالِم» گیلان درگذشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۴۳
شهروز صبوری