وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۸ مطلب با موضوع «پیشنهادات» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ

شهرستان شبستر و هماهنگی پتانسیل های موجود!!!

با سلام

مدتها بود که فکرم مشغول این بود که چرا باید شهرستان ما با وجود پتانسیل های فراوان همچنان مشکلاتی در بخشهای عمومی داشته باشه و چرا این پتانسیل ها هماهنگ نمیشوند تا توان آنها بیشتر شده و به سود منطقه باشد؟ هر جایی صحبت از مجمع خیریه ای بود یا کار عمومی یا موارد مشابه پیشنهاد می دادم که اتاق فکری برای شهرستان در این موارد تاسیس بشه و اخیرا نیز این متن رو نوشته بودم که به لطف دوستان نیز در هفته نامه گونئی خبر چاپ و در دسترس اهالی شهرستان قرار گرفت.


شهرستان شبستر و هماهنگی پتانسیل های موجود!!!


شهرستان شبستر از دیرباز به فرهنگ و مشارکت بالای اجتماعی مردم در امور عمومی معروف بوده است و نشان این گفته میزان بالای فعالیت های اجتماعی و مشارکت مردم در توسعه و آبادانی منطقه از جمله ساخت مدارس , مساجد , حمامها , بازارها , مراکز ورزشی  و سایر امکان عمومی و اجتماعی در شهرها و روستاهای این شهرستان است که از گذشته ای دیرین به دست توانمند اهالی و خیرین گرانقدر بنا شده است.امروزه نیز اهالی این خطه از سنت حسنه مشارکت در فعالیت های عمومی پیروی کرده و حتی می توان به جرات گفت بیشتر از گذشته به آن می پردازند به طوریکه شاهد گسترش روزافزون خیریه ها و انجمن های خیرین و سایر فعالیت عمومی هستیم که بیانگر نقش مردم در زندگی خویش هست.هم اکنون شاهد هستیم که شهرستان شبستر با دارا بودن مجمع خیرین سلامت , مجمع خیرین مسکن ساز , مجمع خیرین مدرسه ساز , گروههای غیردولتی  , خیریه های شهرها و روستاها , جمعیت های اهالی مناطق در مرکز و تعداد بیشماری از خیرین مستقل که به صورت فردی اقدام به انجام امورات زیربنایی در سطح شهرستان می نمایند به عنوان شهرستانی مطرح هست که اکثریت کارهای عمرانی با همیاری مردم انجام می شود . 
امروزه با افتخار می توان گفت شهرستان شبستر یکی از شهرستان های نمونه در سطح کشوری هست که بنا به اعلام آمارهای رسمی میزان مشارکت های مردمی در عمران و آبادانی آن بسیار بالا و حتی برابر با بودجه های دولتی می باشد به طوریکه بنا به گفته فرماندار محترم شهرستان در سال 93  علاوه بر تخصیص های دولتی ،مردم و خیرین این شهرستان علاوه بر ساخت مساجد و خیریه ها نزدیک به 25 میلیارد تومان در پروژه ها مشارکت داشته اند.
اما بعد از اینهمه مزایا و نکات مثبت درباره شهرستان چرا همچنان شاهد برخی ضعف ها و برخی ناهماهنگی ها در سطح شهرها و روستاها هستیم به طوریکه در مناطقی شاهد تکرار و تعدد برخی امکانات مانند مدارس یا مساجد و ... می باشیم و در برخی مناطق اهالی از وجود یک مسجد یا مدرسه یا سایر امکانات زیربنایی محروم هستند؟ چرا باید در شهرستانی که این چنین خیرین و اهالی دست به خیری دارد چنین کمبودهایی وجود داشته باشد؟ مگر نه این است که طبق اعلام رسمی سالانه میلیاردها تومان در ساخت و سازهای امکان عمومی توسط خیرین هزینه می شود پس چرا کمبودها همچنان پابرجا هست و رفع نمی شود؟ اینها و سوالات بیشمار دیگری هست که باید به آن پاسخ دهیم تا ببینیم با وجود این پتانسیل های عظیم در سطح شهرستان و این سطح بالای همکاری اهالی در عمران و آبادانی چرا همچنان باید برخی مناطق روستایی از داشتن مدارس یا درمانگاه یا مسجد یا زمین ورزشی و ... محروم باشند و چرا در برخی مناطق دیگر شاهد تعداد زیادی مسجد یا مدرسه یا سایر امکانات باشیم که بیش از نیاز منطقه بوده و حتی برخی بدون استفاده باقی می ماند؟یا سوالی که در اذهان اکثر شهروندان وجود دارد این است که با این خیل عظیم سرمایه گذاریها چرا هزینه در کارهای تولیدی که منجر به اشتغال جوانان می شود پایین است و چرا خیرین گرانقدر که توان بسیار بالایی در سرمایه گذاری دارند کمتر حول محور اشتغال و ایجاد کارخانه تلاش می نمایند؟چرا با وجودیکه می توان با ساخت یک کارخانه بسیاری از مشکلات زیربنایی را حل کرد کمتر به آن بها داده می شود و کمتر کسی در فکر برنامه ریزی برای اشتغال زایی از طریق خودیاری و خیرین هست؟
از شواهد امر اینطور به نظر می رسد که سطح هماهنگی ظرفیت های بالقوه در شهرستان تا حدودی پایین هست و موازی کاری در حد بالایی  در حال رخ دادن است به طوریکه وقتی اهالی یک منطقه تصمیم به هزینه کردن در بخش عمومی می کنند اطلاعات واضح و شفافی از وضعیت کلی شهرستان ندارند و تنها به منطقه خود فکر می کنند برای مثال شاید در روستایی از نظر وجود مسجد یا مدرسه هیچ کمبودی وجود نداشته باشد و در روستای مجاور این کمبود وجود داشته باشد ولی بنا به عدم هماهنگی و عدم شناخت درست نیازهای کلان با وجود اشباع مدرسه باز هم در روستای فوق مدرسه ای دیگر بنا می شود در حالیکه شاهد هستیم اکثر این تاسیسات بعد از مدتی بلااستفاده می گردد! و یا با توجه به محدودیت توان سرمایه ای این مجموعه های خیریه بیشتر به فکر راه اندازی مراکز عام المنفعه مانند مسجد , حسینیه , مدرسه و ... هستند و به فکر تاسیس کارخانه یا مراکز تولیدی که خواست اکثریت شهروندان منطقه هست نمی افتند چون سرمایه کلانی می خواهد که از قدرت تک تک این مجموعه ها خارج است!پس چه کاری باید کرد؟
برای رفع این مشکلات پیشنهاد می گردد یک نهاد عمومی در سطح شهرستان تاسیس گردد که به نوعی اتاق فکر , کانون هم اندیشی , مرکز هماهنگی و ... شهرستان باشد به طوریکه از تمامی شهرها و روستاها , از تمامی مجامع و خیریه ها و نهادهای عمومی , از تمامی ارگان های دولتی مربوطه , از اصناف و اقشار , از نخبگان  و در کل از اکثریت اهالی شهرستان به طور متوازن در آن افرادی باشند که بتوانند این هماهنگی مورد نیاز در سطح شهرستان را بوجود آورند , این مرکز می تواند با استفاده از ظرفیت های علمی شهرستان که با وجود دانشگاه ها و نسل متخصص و تحصیل کرده به وفور یافت می گردد یک کمک و همیار کارشناسی برای تمامی امور زیربنایی و توسعه ای شهرستان باشد , برای مثال با برآورد نیازهای مناطق مختلف شهرستان لیستی از مناطقی که نیاز بیشتری به فعالیت دارند تهیه کرده و در اختیار خیرین و مجامع خیریه قرار دهد و همچنین رابط میان تمامی نیکوکاران سطح شهرستان و حتی خارج از شهرستان و تهران باشد.این نهاد می تواند تحت نامهای مختلف تاسیس گردد و از تمامی ظرفیت ها و پتانسیل های گسترده شهرستانی بهره گرفته و به هماهنگی و توازن فعالیت های زیربنایی شهرستان کمک کند و از موازی کاری های رخ داده جلوگیری نماید.همچنین این مرکز می تواند با هم افزایی در میان تمامی خیرین و جمع آوری توان کوچک هر یک از آنها به توانی عظیم دست یافته و حتی سرمایه گذاری ها و کارهای کلانی در سطح شهرستان انجام دهد که از توان هر یک از مجامع خرد خارج می باشد برای مثال با راه اندازی چنین نهادی و استفاده از چنین ظرفیت بالقوه ای می توان به ایجاد کارخانه های بزرگ در سطح شهرستان فکر کرد که یقینا امروزه از مهمترین نیازهای شهرستان بوده و هر قدمی که در راه اشتغال صورت گیرد از مهمترین گام های عمران و آبادانی خواهد بود.در نهایت به تمامی مسئولین امر و افراد فعال در امور خیریه پیشنهاد می گردد با تدبر بیشتر نسبت به هماهنگی های بیشتر در سطح شهرستان اقدام نمایند و این نکته را همیشه مد نظر قرار دهند که کارهای خرد و انفرادی هر میزان سودی که برای منطقه داشته باشد یقینا همکاری و انجام کارهای بزرگ از آن مفیدتر خواهند بود
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۱
شهروز صبوری

در نتیجه سلسله مطالبی که پیرامون مبحث رشد و توسعه نوشته شد و در آن انواع مدلهای رشد متوازن , غیرمتوازن و فشار بزرگ بررسی شد و برای تطبیق وضعیت کشورمان ایران و ارائه پیشنهادی برای آن باید عرض شود که رشد متوازن در وضعیتی که توان اقتصادی پایین باشد روی هم رفته بی نتیجه خواهد بود و در کشورمان نیز تا امروز چندین دوره برنامه هایی برای استفاده از مدل فشار بزرگ طراحی شده که بنا به عللی به نتیجه دلخواه نرسیده است پس در نهایت استفاده از مدل رشد نامتوازن برای کشورمان بهترین گزینه می باشد اما کدام بخش ؟ بخش کشاورزی برای اولویت قرار دادن چندان مثمر ثمر نبوده و با مسائل کم آبی و کمبود زمینهای حاصلخیز مواجه می شود بخش نفت هم که سالهاست سکاندار توسعه کشور است آنطور که باید نتوانسته است به نتیجه برسد به طوریکه در تمامی طرحهای توسعه کشور صحبت از کاهش وابستگی به نفت می باشد صنعت و تکنولوژی نیز به نظر جوابگو نمی باشد و نتوانسته است خود را با وضعیت جهانی تطبیق دهد پس راهکار چیست و باید چه بخشی را به عنوان لوکومتیو رشد و توسعه کشور قرار دهیم؟ سالهاست به نظر می رسد که صنعت حمل و نقل مخصوصا حمل و نقل ریلی می تواند بهترین گزینه برای اولویت قرار دادن برای توسعه کشور در مدل رشد نامتوازن باشد به طوریکه اولا شاهد هستیم که حمل و نقل ریلی آنطور که باید رشد نیافته و تنها در بخشهایی از کشور در دسترس می باشد و می توان با گسترش آن به تمامی کشور خدمات فراوانی به مردم ارائه کرد در ثانی با حجم عظیم مالی که صنعت حمل و نقل دارا می باشد و انتقال آن به بخش ریلی که با هزینه های کمتر و ارزش افزوده بیشتر است می توان آنرا جایگزین بسیاری از طرحهای عمرانی کرده و از کنار آن به عمران آبادانی پرداخت و در نهایت اینکه با وصل شبکه های سراسری ریلی به تمامی مبادی های ورودی و خروجی کشور تجارت گسترده ای در زمینه ترانزیت کالا به وجود آورد . پس پیشنهاد من به مقامات مسئول , نمایندگان , دولتی ها و سایر دست اندرکاران این است که بر روی گسترش مسیرهای ریلی فکر کرده و طرحهای مورد نیاز در این زمینه را آماده کنند که یقینا می تواند سکاندار رشد و توسعه کشور باشد.


kani


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۸
شهروز صبوری
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۸ ب.ظ

طرحی برای خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال

این طرح رو هم سال قبل ارائه کردم و امسال هم که بحث مزایده و خصوصی سازی این دو باشگاه طی 4 مرحله ناکام ماند دوباره اینجا منتشر میکنم بلکه مقامات و مسئولین امر ازش استفاده کنند:

در راستای وضعیت پیچیده دو تیم سرخ آبی پایتخت که الان سالهاست بدون متولی خاصی و تحت نظارت وزارت ورزش و قبل از اون سازمان تربیت بدنی اداره میشن (اداره که چه عرض کنم) و اخیرا نیز وزارت جدید و نماینده وزیر اقای خادم در برنامه ای اعلام کرد این دو تیم دارای 40 و 70 میلیارد تومان بدهی انباشته هستند و هیچگونه امکان خصوصی سازی و سوداوری ندارن و در نتیجه طبق روال گذشته وزارت واسشون هیات مدیره میذاره و اسپانسر چند میلیاردی هم میگیره بنده طرحی رو که الان یکی دو ساله در صفحات مجازی برای اداره این دو تیم ارائه میدادم رو اینجا نیز میذارم شاید مسئولی یا کسی که ارتباط با مسئولی دارد ببینه و کمی در مورد اون اندیشه کنه شاید یکبار برای همیشه بتونن این دو تیم رو خصوصی واقعی به سبک تیمهای بزرگ دنیا بکنند تا هم هوادار برای همیشه خیالش راحت باشه هم دولت از هزینه وحشتناک اونا (به گفته خادم بودجه کل وزارت 150 میلیارد و هزینه نگهداری این دو تیم حدود 100 میلیارد است) راحت بشه:

طرح پیشنهادی یک هوادار فوتبال برای اداره خصوصی  تیمهای سرخآبی:

1- بنا به ادعای مسئولین و هواداران این دو تیم حدود 30 میلیون هوادار دارن

2- اطلاعیه پذیره نویسی سهام این دو تیم با قیمت هر سهم هزار تومان صادر بشه و هر هوادار حق خرید حداقل یک و حداکثر 1000 سهم رو داشته باشه 

3- سهم فوق مانند سهم شرکت های تجاری نبوده و بیشتر مفهوم حق عضویت را دارا میباشد و بدیهی است در صورت سوداوری تیم به انها سود داده شده و در غیر اینصورت سهامداران باید هر ساله حق عضویت خود را بپردازند

4- با فرض ثبت نام حداقل 10 میلیون نفر از 30 میلیون نفر ادعایی و هر یک به میزان یک سهم 1000 تومانی هر ساله مبلغ 10 میلیارد تومان بدون هیچ کار خاصی تامین مالی میشود و این در حالی است که یقینا افراد و هواداران خاص و متمولی وجود دارند که حتی از سقف 1000 سهم نیز بیشتر تمایل به کمک به تیم محبوب خود دارند و در نتیجه با محاسبه این افراد که ارقام بیشتری مانند صد هزار دویست هزار یا حتی میلیونی اقدام به خرید سهام تیم میکنند یه عدد منطقی 10000 تومان برای هر هوادار در نظر میگیرم که با فرض 10 میلیون هوادار قبلی مبلغ 100 میلیارد تومان تامین مالی صورت میگیره

5- حال ما یک تیم داریم با 10 میلیون هوادار ثبت شده که با هزینه شخصی خود هزینه های تیم رو تامین میکنند در نتیجه حق انتخاب مسئولین تیم رو دارن در نتیجه اگهی انتخابات هیات مدیره و مدیرعامل صادر شده و از تمام پیشکسوتان و افرادی که توانایی اداره این تیم رو دارن درخواست ثبت نام میشود

6- در انتخابات فوق هوادارانی که سهام دارن به میزان سهم خود (فردی که یک سهم داره یک رای و فردی که صد سهم و هزار سهم داره صد و هزار رای) به افرادی که دوست دارند رای میدن و از نتیجه انتخابات فوق هیات مدیره و مدیرعامل تیم انتخاب شده و برای مدت معین (یک یا دو سال) تیم رو اداره میکنند

7- شاید گفته بشه هواداران فقط هیات مدیره رو انتخاب کنند تا اونا مدیرعامل بذارن ولی در اینصورت شاید هیات مدیره انتخاب شده مدیرعاملی رو منصوب کنه که مورد اقبال هواداران نباشه در نتیجه بهتره هواداران به صورت مستقیم مدیرعامل رو برای اداره تیم و هیات مدیره رو برای نظارت بر عملکرد مدیرعامل و تامین سایر شرایط تیم انتخاب کنند

8- هیات مدیره در صورت بروز مشکلات در تیم و عدم رضایت از عملکرد مدیرعامل میتونن اونو استیضاح کرده و حتی با رای حداکثری عزلش کنند که در اینصورت یا میشه انتخابات زودرس برای مدیرعامل جدید برگزار بشه یا تا اخر فصل و زمان عادی انتخابات از طرف هیئت مدیره سرپرستی منصوب بشه تا در زمان خود انتخابات مدیرجدید توسط مردم انتخاب بشه

9- با پایان مهلت قانونی احکام مدیریت افراد فوق به صورت اتوماتیک کنار گذاشته شده و با اعلام انتخابات جدید از سوی هواداران افراد جدید تعین میشوند که در صورت رضایت از عملکرد هواداران به افراد فوق دوباره رای میدن و در صورت نارضایتی دیگه بهشون رای نمیدن

این فقط یه پیشنویس و طرحی خام میباشد که منظور از ارائه اون نشان دادن راهی برای اداره خصوصی تیمهای فوق میباشد و میشه با خرد جمعی و استفاده از کارشناسان و افراد متخصص پخته تر و مناسب تر بشه و ایرادات اون رفع بشه . امید است مسئولین این دو تیم , متولیان ورزش کشور از جمله وزیر و اقای خادم و مسئولین خصوصی سازی و … این طرح رو دیده و حداقل برای سالهای بتونن درباره اون تامل نمایند . شایان ذکر است امروزه اکثر باشگاههای دنیا از جمله بارسلونا و رئال مادرید و … با این سیستم اداره میشوند و هواداران رسمی و ثبت شده که در تامین مالی تیم مشارکت دارند سالانه رییس تیم رو انتخاب میکنند.

برتری پرسپولیس در بهمن ماه و برتری استقلال در مجموع

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۳۸
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ

پیشنهاداتی برای شهرم (3- موزه)

در ادامه سلسله مطالب پیشنهاداتی برای شهرم متن فوق رو نوشتم که با مشکلات پیش آمده برای وبلاگ قبلی تا امروز منتشر نشده بود که برای اولین بار اینجا میذارمش :



بدون مقدمه بگویم شهرستان ما از نظر فرهنگی بسیار غنی ولی از نظر استفاده از این فرهنگ غنی بسیار ضعیف است . از دیرباز منطقه ارونق انزاب یا شهرستان شبستر معروف به داشتن تاریخ کهن و فرهنگی مثال زدنی است و تک تک شهرها و روستاهای آن دارای آثار و نشانه های تمدنی قدیمی و قابل احترام هست , تسوج و مسجد جامع اش , سیس و اتاقک های زیرزمینی , شرفخانه و آثار و مناطق بندری و راه آهن , صوفیان و شندآباد با امامزاده , کوزه کنان با تاریخی باستانی و آثار و اشیایی با ارزش , خامنه و خانه های قدیمی و ارسی های بی نظیر , وایقان و کوره هایش و شبستر با مقبره شیخ محمودش همگی نشانگر وجود ظرفیت عظیم تاریخی و گردشگری در این شهرستان است تازه روستاها را که هر یک دارای ساختاری جدا و دیدنی است را هم در کنار این شهرها داریم که باید قدر تک تک آنها را بدانیم.

اما چه استفاده ای از این فرهنگ غنی و از این آثار ذی قیمت کرده ایم؟ چه قدر در جمع آوری و حفاظت از این آثار کوشا بوده ایم؟ چه قدر توانسته ایم ظرفیت های فرهنگی شهرستان را معرفی کنیم و جذب گردشگر داشته باشیم؟ یا بهتر است با این سوال به این نکته بپردازیم که اگر امروز مسافری وارد شهرستان شود چه جایی را برای معرفی ظرفیت های فرهنگی شهرستان داریم؟؟ آیا باید یک مسافر تک تک شهر و روستاها را بگردد تا بتواند با ظرفیت های منطقه ما آشنا شود؟البته اینکه گردشگران در کل شهرستان سفر کنند و تک تک مناطق زیبای ما را ببینند عالیست ولی یقینا این انتظار شدنی نیست و هر مسافری که وارد منطقه می شود به مدت محدودی زمان دارد که میتواند تنها بخشهایی از منطقه را بازدید نماید .پس چه باید کرد؟ آیا همینطور منتظر باشیم تا شهرستان روز به روز از نظر گردشگری ضعیف تر شود و آثار بکر و باستانی شهرستان به دست برخی سودجویانی که از شهرستان های دیگر آمده و آثار ما را به مبلغ ناچیزی خریداری کرده و میبرند از بین برود؟

به مسئولین محترم از جمله فرمانداری و شهرداران شهرستان پیشنهاد می گردد به فکر تاسیس موزه های مردم شناسی باشند و در این زمینه گام بردارند و یا طرح های موجود در این زمینه (مانند تبدیل حمام عمومی در شهر شبستر به موزه) که چندین سال است بدون نتیجه مانده را تسریع بخشیده و به نتیجه برسانند . البته فرماندار محترم باید در ابتدای امر نسبت به تاسیس دفتر میراث و گردشگری شهرستان که امری واجب است و چندین سال است که با وجود حرفش و انجام مراحل اداری مسکوت مانده است و بسیاری از ایرادات و ضعف های گردشگری شهرستان به نبود این دفتر بر می گردد اهتمام ورزد. در صورت وجود موزه های مردم شناسی در شهرهای منطقه می توان تمامی آثار و اشیای موجود در شهرستان را که شاید اغلب در انباری های خانه ها خاک می خورد جمع آوری کرده و به معرض نمایش عمومی گذاشت به طوریکه وقتی مهمانی از مناطق دیگر وارد شهرستان می شود برای معرفی شهرستان تنها او را به موزه های فوق برده و تاریخ کهن منطقه را به او نشان داد.

البته شاید در ابتدای ارائه این طرح با مشکل تمامی طرحهای مشابه یعنی بودجه و مسائل اداری روبرو شود که برای حل آنها نیز میتوان پیشنهاداتی ارائه داد از جمله اینکه با حمایت مسئولین مربوطه از بخش خصوصی در اجرای این طرحها دعوت به همکاری به عمل آورد به طوریکه بخش خصوصی یا خیرین در کنار دولت بتواند اقدام به ساخت تاسیسات موزه های فوق نموده و همچنین اقدام به جمع آوری اشیای باستانی منطقه و تجمیع آنها در موزه ها نمایند.حتی در این راه می توان از مشارکت عمومی مردم نیز استفاده کرد و یقینا مردم در صورتیکه بدانند جایگاهی همانند موزه در شهرشان است که می توانند با سپردن برخی اشیای قدیمی که امروزه بیهوده در گوشه خانه ها تلنبار شده یا گهگاهی به قیمت ناچیز به عتیقه فروشان دوره گرد فروخته می شود به فرهنگ و تاریخ و گردشگری منطقه کمک نمایند یقینا از این کار دریغ نخواهند کرد و طولی نخواهد کشید که شاهد اهدای آثار و هدایای بیشمار مردم به موزه ها خواهیم بود.حتی باید برخی ادارات مرتبط مانند فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اداره اوقاف و سایر اداراتی که اکثرا مسائل فرهنگی و تاریخی با همکاری آنها رخ داده است می توانند بخش های خاص خود در این موزه ها را داشته و اسناد و مدارک و تصاویر و ... تاریخی را در معرض نمایش قرار دهند و در نتیجه موزه ای غنی از تاریخ و فرهنگ این شهرستان به وجود آید.

در نهایت اینکه ما امروز در شهرستان موزه خامنه را داریم جایی که می توانیم با گردشی کوتاه مدت در آن با فرهنگ و تاریخ شهرستان بیشتر آشنا شویم و امید است به زودی شاهد سر و سامان گرفتن موزه سایر شهرها نیز باشیم به طوریکه بعد از این وقتی مهمانی از سایر نقاط کشور به شهرمان می آید بتوانیم جایی را به عنوان مرجع شناخت این منطقه به وی معرفی نماییم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۰
شهروز صبوری
سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۸ ب.ظ

پیشنهاداتی برای یارانه نقدی

این مطلب رو هم سال قبل که بحث هدفمندی واقعی یارانه ها صورت گرفت رو نوشتم و در برخی سایتهای خبری نیز منتشر شد و به مسئولین اقتصادی کشور نیز ارسال کردم و با توجه به اینکه هنوز بحث حذف پردرآمدها و یا تقسیم یارانه به صورت عادلانه تر رخ نداده است اینجا هم مجددا میذارم تا شما دوستان عزیز نیز مطالعه کرده و نظرات خود در اینباره را بیان کنید.



 

با توجه به اینکه اخیرا باز هم زمزمه هایی مبنی بر حذف ثروتمندان از یارانه و مسائل حاشیه ای شدت گرفته و مسئولین اقتصادی دولت در اینباره صحبت می کنند بنده نیز پیشنهادهایی پیرامون این قضیه ارائه می کنم باشد که مورد توجه مسئولین امر قرار گرفته و شاید گره گشا باشد.

 بنده در پیشنهاد قبلی هم که در جواب فراخوان دولت برای اجرای فاز دوم یارانه ارائه داده بودم عنوان کردم که به نظر می رسد حذف اجباری افراد از یارانه امری نامناسب باشد و همانطور که در بین مردم نیز در سالهای اخیر عرف شده است یارانه حقی بدیهی برای کل ملت تلقی شده و هیچکسی را حتی به صرف پولدار بودن نباید از دریافت آن محروم کرد اما با توجه به مشکلات رخ داده اقتصادی و دلایلی که دولت محترم برای حذف افراد برشمرده است چه باید کرد؟

 پیشنهاد بنده به جای حذف ثروتمندان طبقه بندی کردن افراد در دامنه های مختلف درآمدی (چیزی که در قانون مزبور به آن اشاره شده و مفهوم واقعی هدفمندی یارانه است به طوریکه افراد ثروتمند یارانه کمتر و افراد فقیر یارانه بیشتری دریافت نمایند) و دریافت یارانه است (چیزی که تصور میکردم دولت با سوال میزان درآمد در فاز دوم دنبال آن است) به طوریکه همانند سوال سطح درآمد دولت در فرم های فاز دوم باید یارانه افراد را نیز به طور متغیر و در همان پنج رده تنظیم نمود و برای مثال به جای مبلغ ثابت 45 هزار تومان برای هر فرد مبالغی مانند 10 هزار , 20 هزار , 30 هزار , 40 هزار , 50 هزار (یا مبالغ دیگری که دولت بنا به بودجه قانون یارانه ها صلاح بداند) در نظر گرفته شود و مطابق طبقه بندی افراد در فرم های ثبت نام به افراد ثروتمند یارانه کمتر و به افراد فقیر یارانه حداکثری پرداخت شود که این درست با نص صریح قانون فوق مبنی بر پرداخت هدفمند و در جهت توزیع عادلانه ثروت نیز میباشد.و اما مزایای این طرح چیست؟

 اولا به افراد فقیر یارانه بیشتری نسبت به وضعیت برابر پرداخت می شود.

دوما افراد ثروتمند به احتمال فراوان با توجه به پایین بودن میزان یارانه (مثلا 10 هزار تومان) خود به خود از دریافت آن کنار می کشند.

سوما حتی با فرض عدم انصراف افراد ثروتمند با توجه به کاهش سطح پرداختی به افراد متوسط و ثروتمند میزان بسیاری از بودجه فوق آزاد شده و سطح پرداختی به طور خودکار به میزان حداقل نصف کاهش می یابد.

 در این زمینه دولت محترم می تواند بدون حذف اجباری ثروتمندان یا حتی طرح دریافت جریمه و مسائل مشابه که نمود جالبی در سطح افکار عمومی نداشته است به افراد فوق پیامکی با این مضمون که (سرپرست محترم با توجه به بررسی های کارشناسی جنابعالی در رده افراد ثروتمند جامعه قرار گرفته اید و با توجه قانون فوق و تعلق حداقل یارانه مثلا به مبلغ 10 هزار تومان از شما خواهش می شود از دریافت آن در جهت منافع عمومی جامعه صرف نظر نمایید.بدیهی است یارانه فوق حق شما بوده و در صورت عدم انصراف نیز مشکلی وجود نخواهد داشت)

 اما حال که بخش اول قضیه یعنی تقسیم بندی افراد به فقیر و ثروتمند مشخص شد و راهکار حل مسئله یارانه در تقسیم بندی افراد دیده شد و با توجه به مشکلاتی که قبلا در زمینه خوشه بندی یا بانک های اطلاعاتی دولت در زمینه تقسیم افراد به طبقات مختلف وجود داشت این سوال مطرح می شود که چگونه افراد جامعه را تقسیم بندی کرد یا چه کسانی را فقیر و چه کسانی را ثروتمند نامید؟ در همان پیشنهاد قبلی نیز گفته شد که سخت ترین بخش کار همین تقسیم بندی است و مثالهایی زده شد که دو نفر که دارای درآمد مشابه 2 میلیون تومان در ماه هستند آیا باید یارانه برابر بگیرند یا دقت شود که یکی بدون هیچ مشکلی هست و دیگری بیماری خاص در خانواده دارد که ماهانه 3 میلیون تومان هزینه داروی وی می شود؟ یا آیا درآمد دو میلیون تومانی شهر با روستا یا حتی شهر با کلانشهر یکی است؟

و مسائل مشابه دیگری که تقسیم بندی را بسیار سخت می کند و شاید به همین دلیل دولت محترم بنا به پیشنهادهای دلسوزانه کارشناسان با وجود گذشت چند ماه از اجرای فاز دوم همچنان به این عمل دست نزده است تا کارشناسی بیشتری روی آن صورت گیرد و کاری خام انجام نشود که چند ماه بعد نیاز به تغیر آن باشد.اما با تمام توصیفات فوق چه باید کرد آیا به همین شیوه ادامه دهیم یا زیر بار تقسیم بندی افراد برویم؟ در این زمینه پیشنهادات ذیل به دولت محترم و سازمان هدفمندی یارانه های ارائه می شود:

 اول به همان برگه های ثبت نام فاز دوم برگردیم و خوداظهاری افراد را ملاک عمل قرار دهیم و به افرادی که درآمد بالای 2 میلیونی اظهار کرده اند یارانه حداقلی و به افرادی که زیر ششصد هزار تومان ثبت کرده اند یارانه حداکثری تعلق گیرد.

دوم با استفاده از بانک های اطلاعاتی که دولت بارها به وجود آنها اشاره کرده و خیلی هم در مورد دقت آنها تاکید دارد تکیه شود و افراد جامعه در همان پنج رده تقسیم بندی گردد.

سوم سازوکار جدیدی برای این امر در سازمان تعریف شده و با کارشناسی بیشتر (تقسیم بندی فرم فاز دو دارای ایراداتی بود که نیاز به رفع دارد) مجددا اطلاعات فوق از مردم دریافت و تقسیم بندی صورت گیرد.

چهارم از ساده ترین راه استفاده شود (کاری که دولت در حال انجام آن است) و دو طبقه ثروتمند و فقیر مشخص شود تا در مرحله اول برای فقرا یارانه بیشتر و برای ثروتمندان یارانه کمتری تعلق گیرد و در ادامه با حذف افراد فوق از لیست های اطلاعاتی طبقه متوسط که حد وسط این دو است تقسیم بندی شود . طبقه فقیر با توجه به اطلاعاتش در سازمانهای مربوطه مانند کمیته امداد و بهزیستی به آسانی قابل شناسایی است و طبقه ثروتمند نیز با تعریف مشخصی که از آن باید شود می تواند به سهولت قابل شناسایی شود مثلا حقوقهای حداکثری یا ملک و املاک بیش از حد و ماشینهای آنچنانی و امثالهم می تواند در تعریف افراد ثروتمند مورد استفاده قرار گیرد و بدون نیاز به بررسی افراد فوق در طبقه ثروتمندان قرار داده شده و یارانه انها به حداقل کاهش یابد برای مثال فردی که ماشین 8 میلیارد تومانی (به نقل از جراید) سوار می شود یقینا نیازی به 10-20 هزار تومان دولت نخواهد داشت و بررسی ثروت نامبرده مورد نیاز نیست.

 در نهایت اینکه طرح فوق تنها پیشنهادی فردی از سوی بنده به دولت محترم و مسئولین امر یارانه مخصوصا معاون اول محترم دولت که چند ماه پیش پرسش معروف (به چه کسانی یارانه بدهیم) و آقایان طیب نیا و نوبخت و سایر مسئولین اقتصادی که هر از چندگاهی بحث حذف ثروتمندان و راهکارهای آن را مطرح می کنند میباشد و در صورت نیاز میتوان با بررسی بیشتر و کارشناسی دقیقتر طرحی پخته تر برای ارائه به مقامات شده و ارائه گردد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۸
شهروز صبوری

تقریبا یکسال قبل بود که این پیشنهاد رو مطرح کردم و امروز که وبلاگ جدید در حال فعالیت است مناسب دیدم اینجا بذارم تا دوستان جدید هم مشاهده کرده و نظرشون رو درباره اش اعلام کنند.


001-2

مدتیه فکری ذهنم رو مشغول کرده یعنی هر جا میرم بحث فرهنگ و بی فرهنگیه . فرهنگ آپارتمان نشینی , فرهنگ رانندگی , فرهنگ شهرنشینی و … مردم , همسایه ها , مقامات , مسئولین , دوستان و هر کسی رو میبینم درباره مسائل فرهنگی صحبت میکنند . در کشوری که به فرهنگ غنی اسلامی ایرانی مشهور است در کشوری که کتابهایی چون بوستان و گلستان و مثنوی معنوی داریم در کشوری که تمامی احادیث , روایات و سخن بزرگان پیرامون مسائل فرهنگی و رفتاری است چرا باید وضعیت چنین باشد؟ وقتی حرف از حجاب میشه یه عده میگن پلیس باید بی حجاب رو بگیره زندانی کنه و یه عده میگن نه این کار فایده نداره و کار فرهنگی لازمه وقتی بحث اعتیاد میشه میگن بگیر و ببند جواب نمیده و کار فرهنگی میخواد وقتی بحث رانندگی و تصادفات هست میگن باید کار فرهنگی بشه تا تصادفات کمتر بشه , چه بسا هزینه های هنگفتی که برای همایش ها و کنفرانس ها و جلسات فرهنگی هزینه میشه مقالاتی ارائه میشه یه عده صحبت های زیبا میکنند تصاویری پخش میشه فیلم هایی تهیه میشه ولی دست آخر چیزی که در واقع مشاهده میشه عقب رفت روزافزون فرهنگ و مسائل فرهنگی هست به طوریکه معلوم نیست ده یا بیست سال آینده در چه وضعیتی باشیم و اما چه میشود کرد ؟

البته تا امروز در اینباره بسیار گفته و شنیده شده است و هر کسی از ظن خود نظری داده برخی افراد راهکارهایی دادن که مدتی اجرایی شده برخی فعالیت ها به نتیجه ای هر چند مختصر رسیده و برخی بدون نتیجه تعطیل شده است مردم به یاد دارند طرح هایی که در کوتاه مدت برای پیشگیری از برخی مسائل فرهنگی اجرا شده برای مثال روزگاری شهرداری ها کیسه زباله رایگان پخش میکردند تا از کثیف شدن سطح شهر جلوگیری کنند اما تمامی این طرحها مقطعی بوده و بدون ارزیابی دقیقی از اثربخشی آنها لغو شده و بی نتیجه مانده است پس چه باید کرد و در با این شرایط چگونه باید مردم ایران را به فرهنگ اصیل خود بازگرداند؟؟؟

به نظر بنده در کنار تمامی فعالیتهایی که تا امروز انجام شده و میشود مانند استفاده از رسانه ها مانند ساخت فیلم ها , بنرها و آگهی های فرهنگی , برگزاری همایش ها و جلسات , استفاده از ظرفیت مساجد و منابر و … باید درسی به نام فرهنگ در مقاطع اولیه تحصیلی یعنی زمانی که شخصیت فرد شکل میگیرد قرار داده شود و مسائل فرهنگی در آن تدریس شود تا هر فردی از همان اوایل زندگی با این مسائل آشنا شده و راهکار درست زندگی کردن و فرهنگ صحیح را یاد بگیرد شاید ما امروز در هر درسی اعم از فارسی , دینی , اجتماعی و … مقداری از مسائل فرهنگی را به کودک گوشزد میکنیم ولی این دروس پراکنده که شاید با بی حوصلگی یا حتی نا آشنایی معلم تدریس شود جوابگوی نیاز فرهنگی امروز جامعه نباشد . اگر درس و کتابی مخصوص فرهنگ باشد که تمامی مسائل فرهنگی در آن گردآوری شده و معلم متخصص آنرا تدریس نماید یقینا نتیجه گیری بهتری خواهد شد مخصوصا که در سالهای اولیه تحصیل (مثلا اول تا سوم ابتدایی) باشد و به صورت متوالی در ذهن کودک ثبت گردد. این کتاب میتواند حاوی سرفصلهای فرهنگی مانند فرهنگ شهرنشینی , فرهنگ آپارتمان نشینی , فرهنگ رانندگی , صداقت , امانت داری , احترام به بزرگتر , نظافت , محیط زیست و … باشد که اگر افراد در سنین پایین به موقع این مسائل را یاد بگیرند دیگر نیازی به هزینه های کلان نیست تا در سنین بالا و وقتی کار از کار گذشته است این مسائل را آموزش داد.

این پیشنهادی است برای مسئولین وزارت آموزش و پرورش و سایر متولیان امور آموزش و فرهنگی کشور که در مورد آن تامل نمایند شاید بتواند راهکاری باشد برای رفع برخی از معضلات فرهنگی کشور و حتی در صورت کار کارشناسی دقیق میتواند راهگشا و تثبیت کننده فرهنگ غنی ایرانی در نسل های آینده شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۱
شهروز صبوری
يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۴۸ ب.ظ

پیشنهاداتی برای شهرم (2-اقامتگاه)

چند ماه قبل نوشتم که تصمیم دارم گهگاه به برخی مشکلات و کاستی های شهر اشاره کرده و علاوه بر اشاره برای آنها راهکار یا پیشنهادی نیز ارائه کنم که بدین منظور در اولین پیشنهاد ساخت یک سالن نمایشگاهی دایمی برای شهرمان را ارائه کردم و اینک که موسم عید و سفر و ... بود بنا به شرایط زمانی پیشنهادی دیگر از این دست تهیه کرده ام که به شرح زیر است.
یک عید نوروز دیگر گذشت و طبق روال سالهای گذشته که اکثر مردم کشورمان در این ایام به مسافرت های تفریحی یا دید و بازدید قوم و خویش می رفتند امسال نیز جاده های کشور شاهد خیل عظیم مسافرانی بودند که در حال تردد در بین شهرها و استانهای کشورمان بودند .ما نیز شاهد هستیم مسافرانی بیشمار که به شهر و شهرستان ما آمدند و امروز با سپری شدن تعطیلات به خانه هایشان برگشتند و اهالی شهرمان که به مسافرت رفته بودند نیز برگشتند.اما نکته ای که سالهاست دیده میشود و در چنین ایامی بیشتر و پررنگ تر میشود بحث محل های اقامت این مسافران هست که واقعا مشکل بزرگی هست و لازم می باشد که راهکاری برای آن اندیشید.هرگاه که مسئولین در سطح کلان صحبت از توریست و گردشگری و ... می کنند آخرش به این ختم می شود که امکانات رفاهی برای گردشگران از جمله محل اقامت و هتل و مسافرخانه و ... به اندازه کافی نداریم و حتی در صورت حضور گردشگر به دلیل ضعف در اسکان نمیتوان به طور مناسب از آنها پذیرایی کرد نمود بارز این مسئله نیز خیل انبوه چادرهایی هست که در سفر به مناطق گردشگری کشور شاهد هستیم به طوریکه اکثر مسافران امروزه دیگر به دلیل مشکلات و مسائل اقامتگاهی سعی کرده اند خودکفا شده و با داشتن یک چادر به هر شهری رسیدند با برپا کردن آن شب خود را سپری کنند ولی متاسفانه شهر ما همین امکانات ضعیف را هم ندارد و اکثر مواقع وقتی فردی آدرس محل اقامت میخواهد مجبوریم سکوت کنیم و توان پاسخگویی نداریم . وضعیت به طوری است که امسال دانشگاه آزاد اعلام کرد مهمانسرای خود را برای استفاده مسافران تجهیز و در اختیار افرادی که مایل هستند قرار داد که باید از این اقدام به موقع و مناسب تقدیر و تشکر کنیم ولی چرا باید کار به جایی برسد که نیاز به استفاده از مهمانسرای دانشگاه برای مسافران شود؟؟؟
به همین منظور به مسئولین شهرستان پیشنهاد میشود یا در تعامل با بخش خصوصی یا از محل اعتبارات دولتی به فکر تجهیز محلی برای اقامت برخی مسافران باشند چون این فقط مسافران شخصی نیستند که به این شهر می آیند و گهگاه مسافران دولتی که برای ماموریت یا برخی مسافران برای اهداف دانشگاهی یا ... به شهر می آیند که مجبورا در تبریز اقامت می کنند و برای انجام کارشان به شهر آمده و دوباره برمیگردند که این کار اصلا خوب نیست و زیبنده شهری که لقب فرهنگی را یدک می کشد نیست.البته یقینا هتلداری در کشور ما با مشکلات زیادی روبرو است که بخش خصوصی به تنهایی وارد کار نشده و خود را درگیر این بخش نمی کند و همچنین با توجه به هزینه های سرمایه گذاری زیاد بخش دولتی نیز توان انجام آن را ندارد پس چکار باید کرد آیا به همین منوال باشیم و وقتی نصف شب مثلا مسافری ماشینش در شهر ما خراب می شود و مجبور به اقامت میشود بگوییم جای مناسبی برای اقامت وجود ندارد؟؟؟به طور خلاصه پیشنهاد میشود اقامتگاهی مناسب (و نه لوکس که هزینه اش بالا باشد) ساخته شود که برای این منظور دولت میتواند از زمینهای دولتی بهره برده و با مشارکت بخش خصوصی که یقینا اگر حمایت های دولتی را ببیند راغب خواهد بود ساختمانی ساخته و تجهیز نماید که در اختیار شهر و
شهروندان عزیز باشد به طوریکه در ایام سفر مسافران بتوانند شبی در آن اقامت نمایند و در ایام عادی نیز اگر ماموری دولتی برای ماموریت به شهر ما می آید ساکن شود یا اگر دانشجویی برای امورات دانشگاهی خود مجبور است یکی دو شب در شهر ما ماندگار شود در آن اقامت نماید و کلا محلی باشد که شبانه روز در اختیار اهالی باشد . اصلا لازم نیست ساختمانی آنچنانی ساخته شود که هزینه ها بالا رود همین که اتاق هایی ساده با حداقل امکانات رفاهی داشته باشد کافی است و می تواند بسیاری از مشکلات را حل نماید.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۸
شهروز صبوری
شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ب.ظ

پیشنهاداتی برای شهرم (1- نمایشگاه دایمی)

در وبلاگ قبلی پیشنهاداتی برای رشد و توسعه شهر و منطقه شبستر ارائه میدادم که به ترتیب اونارو اینجا هم کپی خواهم کرد و همچنین ادامه این پیشنهادات رو اینجا هم خواهم نوشت که این اولین پیشنهاد بود :

با سلام

تصمیم گرفتم بعد از این گهگاه پیشنهاداتی در جهت رشد و پیشرفت شهرم ارائه بدم باشد که مورد توجه مسئولین قرار گیرد و گامی هر چند کوچک در راستای توسعه منطقه برداریم.بدین منظور دوستان و همشهریان عزیز نیز اگر در مورد مشکلات و مسائل شهر و راهکارهای حل آنها طرحی , نظری , پیشنهادی دارند ارسال نمایند تا در اینجا پرداخته بشه و طرحهایی تهیه و به مسئولان ارائه بشود.

اولین پیشنهاد مربوط به تهیه مکانی دایمی جهت برگزاری نمایشگاه ها و مراسمات عمومی می باشد.همانطور که استحضار دارید در سال چندین نمایشگاه توسط ادارات مختلف مانند ورزش و جوانان , بازرگانی , سپاه پاسداران , فرهنگ و ارشاد اسلامی , دانشگاه ها و … برگزار می گردد . در ابتدای امر باید اشاره شود که برگزاری چنین نمایشگاه هایی فی نفسه بسیار مفید بوده و هر یک در راستای اهداف خود (تجاری , اطلاع رسانی , آموزشی و …) باعث رشد و ترقی شهر می شود و اگر حتی بیشتر از این تعداد نیز باشد باید از آن حمایت کرده و سعی در توسعه روز افزون این نمایشگاه ها نماییم چرا که هر نمایشگاه یقینا محل گردهمایی بسیاری از شهروندان و مقامات مسئول بوده و باعث افزایش سرمایه اجتماعی و ضریب مشارکت مردمی در امور شهری می گردد , اما متاسفانه با عدم وجود مکانی دایمی برای چنین کاری این نمایشگاه ها گاها در مقبره شیخ محمود گاهی در پارک میشو گاهی در هر یک از سالن های ورزشی و گهگاه در حیاط و سالن های خود ادارات ذیربط برگزار می گردد که مشکلات زیادی تا به امروز از این شیوه برگزاری نمایشگاه ها بوجود آمده به به اختصار میتوان به موارد زیر اشاره کرد :

۱- عدم ثبات مکانی و مشکل اطلاع رسانی (به طوریکه مردم هیچوقت نمی توانند بفهمند در کجا نمایشگاه برگزار میشه) 

۲- مشکلات سالن های ورزشی (همانطور که میدانید سالن های فوق اولا در اختیار تیم های ورزشی بوده و برگزاری نمایشگاه به مدت چند روز موجب اعتراض آنها و به هم خوردن برنامه تیمها می گردد در ثانی برگزاری این نمایشگاه ها و تاسیسات آن موجب آسیب رسانی به کف زمین ورزشی و امکانات آن می گردد)

۳- موضوع پارکینگ (اکثر این اماکن در داخل شهر و محیط های شلوغ بوده و در نتیجه برگزاری نمایشگاه ترافیک های طولانی بوجود آمده و هم بازدیدکنندگان دچار مشکل میشوند و هم همسایگان این محیط ها که ذینفع نبوده و تنها مشکلات را تحمل می کنند)

۴- آماده نبودن امکانات و هزینه های مضاعف (با توجه به اینکه هیچیک از این اماکن خاص نمایشگاه ساخته نشده اند برگزاری هر نمایشگاهی مستلزم تهیه برخی امکانات مانند سیستم صوتی , نورپردازی , تاسیسات غرفه بندی و … می باشد که هم زمانبر بوده و هم هزینه های بسیار زیادی را تحمیل می کند)

و بسیاری مشکلات دیگر که یقینا در زمان برگزاری هر نمایشگاهی مسئولان و مردم با آن مواجه شده و سعی در رفع آن می کنند ولی با توجه به تغیر مکان نمایشگاه بعدی سودی حاصل نمی شود.

حال که ملاحظه شد برگزاری این نمایشگاه ها مفید بوده و خواستار برگزاری بیش از این آنها نیز می باشیم باید راهکاری بیندیشیم تا مشکلات فوق را مرتفع نماییم و آن چیزی نیست جز تدارک دیدن مکانی دایمی و مختص برگزاری نمایشگاه ها . بدین منظور پیشنهاد می گردد ادارات و مقامات مسئول از جمله فرمانداری , نماینده شهرستان , امام جمعه محترم , شهرداری , اداره ورزش و جوانان , اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی , سپاه پاسداران , اداره صنعت معدن تجارت , دانشگاه ها و … در یک مشارکت همگانی در محلی که به طور دقیق مکان یابی شده و از نظر مسائل حمل و نقل , ترافیک , امکانات و تاسیسات و … مشکلی نداشته باشد (مانند نزدیک پارک میشو , جاده نوجه ده , جاده وایقان و …) یک سالن مخصوص برگزاری نمایشگاه های دایمی ساخته و آنرا از نظر غرفه بندی و مسائل صوتی و تصویری و نورپردازی و … مجهز نمایند و در طول سال هر اداره یا نهادی نیاز به برگزاری نمایشگاه داشته باشد بتواند از آن استفاده نماید در این صورت می توان به راحتی برای برگزاری نمایشگاه ها تصمیم گیری کرده و بدون داشتن دغدغه محل برگزاری تنها به فراهم کردن مقدمات آن پرداخت . حتی در صورت وجود مشکلاتی مانند بودجه یا مقررات اداری و … که جلوی این کار را بگیرد می توان ساخت نمایشگاه فوق را به بخش خصوصی واگذار کرد و با حمایت های دولتی و اعطای مجوزهای لازم بخش خصوصی را وارد این کار کرد تا با سرمایه شخصی چنین محلی را ایجاد نماید و در طول سال برای برگزاری نمایشگاه به نهادهای دولتی اجاره دهد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۶
شهروز صبوری