وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، در نخستین آزمون استخدامی مشترک فراگیر سال 1394 دستگاه‌های اجرایی کشور  که صبح جمعه اول خردادماه امسال در 58 شهرستان و 108 حوزه برگزار شد، 193 هزار و 468 داوطلب ثبت نام کردند که از این تعداد 75 هزار و 31 نفر زن و 118 هزار و 437 نفر مرد بوده‌اند.

براساس این گزارش، از 193 هزار و 468 نفر داوطلب ثبت نام‌کننده 121 هزار و 219 داوطلب در جلسه آزمون حاضر و تعداد 72 هزار و 249 داوطلب غایب بوده‌اند به عبارت دیگر 62.66 درصد داوطلبان در جلسه حاضر و 37.34 درصد غایب بوده‌اند که از تعداد 121 هزار و 219 داوطلب حاضر در جلسه آزمون تعداد 43 هزار و 675 نفر زن و 77 هزار و 544 نفر مرد بوده‌اند.

نتیجه اولیه نخستین آزمون استخدامی مشترک فراگیر سال 1394 دستگاه‌های اجرایی کشور بر روی سایت سازمان سنجش آموزش کشور قرار گرفت و داوطلبان برای دسترسی به نتیجه آزمون لازم است از طریق شماره داوطلبی یا شماره پرونده و همچنین مشخصات شناسنامه‌ای یا اطلاعات کارت اعتباری خود اقدام کنند.

کارنامه نتایج برای تمام داوطلبان حاضر در جلسه آزمون براساس اولین انتخاب صادر شده است و آن دسته از داوطلبان حاضر در جلسه آزمون که حدنصاب لازم را به دست نیاورده‌اند می‌توانند با مشاهده کارنامه از وضعیت علمی خود مطلع شوند.

داوطلبانی که حدنصاب لازم را کسب کردند نیز از زمان اعلام نتایج تا یکشنبه 21 تیرماه فرصت دارند تا با مراجعه به سایت سازمان سنجش برای ویرایش اطلاعات خود شامل اطلاعات بندهای سهمیه سابقه خدمت وضعیت معلولیت و استان یا شهر بومی در انتخاب رشته، شغل، محل خود اقدام کنند.

براساس این گزارش، دارا بودن حدنصاب در نتایج اولیه به منزله معرفی فرد برای مراحل بعدی یا شرکت در گزینش دستگاه‌های اجرایی نیست، پس از تکمیل اطلاعات مربوط به امتیازات بومی و سایر موارد به صورت مجدد با توجه به ضوابط نمره کل نهایی برای هر یک از داوطلبان مصاحبه و فهرست اسامی معرفی شدگان چند برابر ظرفیت در دهه اول مردادماه 94 اعلام می‌شود.

معرفی‌شدگان چند برابر ظرفیت برای مراجعه به دستگاه‌های اجرایی مربوط به منظور انجام سایر مراحل شامل مصاحبه و گزینش از طریق سایت سازمان سنجش اعلام می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۲
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۰ ب.ظ

میر مهدی خان ورزنده پدر ورزش ایران



میرمهدی، فرزند صفی شبستری، به سال 1301 هجری قمری در شبستر پا به دنیا نهاد. نخست مدتی در مدرسه ایرانیان اسلامبول تحصیل کرد، سپس چندی در همین شهر در مدرسه فرانسویان درس آموخت. پس آنگاه به ترتیب مدتی در مدارس نظام عثمانی و دراویتون فرانسه و دارالمعلمین نظامی بروکسل به آموختن فن ورزش پرداخت. ژیمناستیک و شمشیربازی را با نیکویی فراگرفت و پس از بازگشت به ایران، به سال 1333 هجری قمری، به خدمت وزارت علوم و معارف درآمد و به تعلیم ورزش در مدارس پرداخت.
گفتنی است که در آن روزگاران، در نظر مردمان عامی، ورزش کردن به سبک فرنگیان کاری زشت و ناصواب بود. ورزنده آزارها دید، اما چون به کار و هدف خود ایمان داشت و به لزوم تعمیم ورزش میان جوانان بخصوص در مدارس معتقد بود، از این آزارها پروا نکرد. دارالفنون را پایگاه خود قرار داد. غالباً جلسات سخنرانی درباره فواید ورزش تشکیل می داد و مسابقات ورزشی برپا می کرد. پس از مدتی اندک اندک مردم، خاصه جوانان، با ورزش و فواید آن آشنا شدند و ورزنده دلگرمتر و کوشاتر شد و در مواقع مناسب جشن های ورزشی تشکیل می داد و مردم را به حضور در آن ها تشویق می کرد.
ورزش ما به صورت امروزی، تشکیلات منظم و مرتبی نداشت، نه سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالمی وجود داشت و نه فدراسیون و قهرمانی که عرض اندام کند. فقط بالای سر خرابه ای اول ناصریه (ناصرخسرو)، تابلوی بی مسمایی دیده می شد که رویش نوشته بود: دارالمعلمین ورزش.
دارالمعلمین ورزش به داوطلبین فقط دو چیز یاد می داد: شمشیربازی و حرکات سوئدی.
این دو ورزش هم، از آن جهت بود که میرمهدی خان ورزنده، چند صباحی در ترکیه بود و شمشیربازی را از "سلیم سری" استانبولی یاد گرفته بود. شاگردان اولین دوره این دارلمعلمین، مرحوم "صدری"، "مفید"، "صفوی" و یک عده از افسران دانشکده افسری بودند که پس از فارغ التحصیل شدن از تحصیل در واحدهای ارتشی به تعلیم ورزش پرداختند.
خود میرمهدی خان ورزنده که به اصطلاح رئیس ورزش بود، سروان بود و مرحوم صدری که بعدها، معاون او شد، دو ستاره داشت. تنها تشکیلات ورزش تهران یا بهتر بگوئیم (همین خرابه) دارالمعلمین بود که نفراتی تربیت می کرد و تحویل می داد.
یک حکایت تازه متولد
در روز سه شنبه 24آبان سال 1305 تیم منتخب تهران به دعوت مسوولان ورزشی آذربایجان شوروی برای انجام چند دیدار دوستانه و بعد از تصویب مخارج ایاب و ذهاب آن به مبلغ 400تومان در هیات دولت در تاریخ هفتم آبان 1305 عازم آن کشور شد. تیم ایران مربی مشخصی نداشت و بازیکنان آن با نظرخان خانان سردار (همان دروازه بان تیم ملی سوییس) و حسن مفتاح، انتخاب شدند. سرپرستی تیم با میرزامهدی خان ورزنده بود؛ همان فردی که اسم خیابان ضلع جنوبی امجدیه از نام او اقتباس گرفته شده است.
اولین تیم تاریخ فوتبال ایران
سرپرست: میرمهدی ورزنده
مربیان: حسین خان خانان سردار و حسن مفتاح
بازیکنان:
1- حسین خان خانان سردار (کاپیتان تیم)
2- احمدعلی خان سردار
3- حسینعلی خان سردار
4- حسین صدقیانی
5- علی کنی
6- محمدعلی شکوه
7- رضاقلی کلانتر
8- هراند گالوستیان
9- پل (یوسف سمرقندی)
10- امیرعلی اصلانی
11- حسن مفتاح
12- کریم زندی
13- اکبر حیدری
14- ناصر اخوی ها
15- ناصر انشا
16- عزیز اقتدار
ورزنده، گزارش مکتوب می نویسد
قبلاحکایت حضور ایران در باکوی 1305 را به رشته تحریر درآورده ایم. آنچه می خواهیم در این عرصه یادآور شویم، این است که گزارش بازی های مورد اشاره براساس عناوین مندرج در روزنامه های اطلاعات و ایران به شرح ذیل است:
گزارش روزنامه های اطلاعات، دو، آذر 1305/ روزنامه ایران، 16آذر 1305/ روزنامه ایران، 22 آذر 1305
نویسنده گزارش: میرمهدی ورزنده 
http://qudsonline.ir/detail/News/176877

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۴:۲۰
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۶ ب.ظ

حکایت (اورست)

سر ادموند هیلاری (Sir Edmund Hillary) نخستین کسی بود که در 29 ماه می سال 1953 از کوه اورست به عنوان مرتفع ترین کوه دنیا بالا رفت.

با این حال مادامی که انسان اقدام به خواندن کتاب او تحت عنوان «مخاطره بزرگ» نکرده باشد، متوجه نمی شود که هیلاری برای تسخیر قله اورست ناگزیر از رشد کافی برای اجرای این امر خطیر برخوردار بوده است…

جریان از این قرار است که هیلاری در سال 1952 کوشید که از کوه بالا رود، ولی نتوانست.

یک هفته پس از این شکست گروهی از کوهنوردان انگلیسی از او خواستند که برای اعضای گروه آنها سخنرانی کند.

هیلاری یا هلهله و کف زدن هایی پر سرو صدای حضار در پشت میکروفن قرار گرفت. سپس مشت گره کرده خود را به طرف نقشه کوه گرفت وبا صدای بلندی گفت:

«ای اورست، تو بار اول مرا شکست دادی، ولی این بار منم که تو را شکست خواهم داد چون تو رشد کامل خودت را کرده ای اما من هنوز در حال رشد کردن هستم»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۶
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۰ ب.ظ

تصویر مدیریتی (تورم مدیریتی)

سلام

اینم تصویری مدیریتی که نشانگر تورم در سطح ستادی ادارات و شرکت ها و سازمان هاست

به طوریکه در اغلب این نهادها ما شاهد هستیم که نیروی پشتیبانی بیشتر از نیروی کار

اصلی است برای مثال در شرکتی که تنها 10 نفر کارگر دارد و با یک یا دو نفر مدیر اداره

میشود شاهد 5-6 مدیر هستیم که تاثیر چندانی در تولید و اثربخشی سازمان فوق ندارند :



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۰
شهروز صبوری
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ب.ظ

لیله القدر خیر من الف شهر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۰:۴۰
شهروز صبوری

در نتیجه سلسله مطالبی که پیرامون مبحث رشد و توسعه نوشته شد و در آن انواع مدلهای رشد متوازن , غیرمتوازن و فشار بزرگ بررسی شد و برای تطبیق وضعیت کشورمان ایران و ارائه پیشنهادی برای آن باید عرض شود که رشد متوازن در وضعیتی که توان اقتصادی پایین باشد روی هم رفته بی نتیجه خواهد بود و در کشورمان نیز تا امروز چندین دوره برنامه هایی برای استفاده از مدل فشار بزرگ طراحی شده که بنا به عللی به نتیجه دلخواه نرسیده است پس در نهایت استفاده از مدل رشد نامتوازن برای کشورمان بهترین گزینه می باشد اما کدام بخش ؟ بخش کشاورزی برای اولویت قرار دادن چندان مثمر ثمر نبوده و با مسائل کم آبی و کمبود زمینهای حاصلخیز مواجه می شود بخش نفت هم که سالهاست سکاندار توسعه کشور است آنطور که باید نتوانسته است به نتیجه برسد به طوریکه در تمامی طرحهای توسعه کشور صحبت از کاهش وابستگی به نفت می باشد صنعت و تکنولوژی نیز به نظر جوابگو نمی باشد و نتوانسته است خود را با وضعیت جهانی تطبیق دهد پس راهکار چیست و باید چه بخشی را به عنوان لوکومتیو رشد و توسعه کشور قرار دهیم؟ سالهاست به نظر می رسد که صنعت حمل و نقل مخصوصا حمل و نقل ریلی می تواند بهترین گزینه برای اولویت قرار دادن برای توسعه کشور در مدل رشد نامتوازن باشد به طوریکه اولا شاهد هستیم که حمل و نقل ریلی آنطور که باید رشد نیافته و تنها در بخشهایی از کشور در دسترس می باشد و می توان با گسترش آن به تمامی کشور خدمات فراوانی به مردم ارائه کرد در ثانی با حجم عظیم مالی که صنعت حمل و نقل دارا می باشد و انتقال آن به بخش ریلی که با هزینه های کمتر و ارزش افزوده بیشتر است می توان آنرا جایگزین بسیاری از طرحهای عمرانی کرده و از کنار آن به عمران آبادانی پرداخت و در نهایت اینکه با وصل شبکه های سراسری ریلی به تمامی مبادی های ورودی و خروجی کشور تجارت گسترده ای در زمینه ترانزیت کالا به وجود آورد . پس پیشنهاد من به مقامات مسئول , نمایندگان , دولتی ها و سایر دست اندرکاران این است که بر روی گسترش مسیرهای ریلی فکر کرده و طرحهای مورد نیاز در این زمینه را آماده کنند که یقینا می تواند سکاندار رشد و توسعه کشور باشد.


kani


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۸
شهروز صبوری

سلام

بعد از ارائه مباحثی درباره رشد و توسعه اقتصادی و بررسی نظریه های رشد متعادل و رشد نامتعادل به سومین نظریه که یکی از مهمترین نظریات بوده و راهکار رهایی از بسیاری مشکلات می باشد می رسیم . طی این نظریه روزن اشتاین اشاره دارد که با سرمایه گذاری کم در تمامی بخشها یا سرمایه گذاری زیاد تنها در یک بخش اقتصاد رشد و توسعه پیدا نمی کند و برای رشد باید فشار بسیار بزرگی (مانند فشار زیادی که به هواپیمای در حال برخاستن از باند وارد میشه) به اقتصاد وارد بشه تا بتونه به نتیجه مطلوب برسه . برای مثال در صورت بررسی مثالهای قبلی اگر اقتصاد فرضی دارای پنج بخش باشد و ما تنها 5 میلیون واحد بودجه داشته باشیم باید با برنامه ریزی دقیق و تامین منابع از هر طریقی (جذب سرمایه خارجی یا ایجاد بدهی یا …) باید بیست میلیون واحد دیگه تامین مالی کرده و به هر بخشی پنج میلیون واحد پول تزریق کنه که در اینصورت تمامی بخشها با قدرت و توانی مضاعف شروع به رشد کرده و به موفقیت می رسد و در این صورت اقتصاد فوق شاهد رشد و توسعه ای همه جانبه و جامع خواهد بود.

تز فشار همه جانبه به این معنی است که برای چیرگی بر موانع موجود بر سر راه توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه، نیاز به یک برنامه جامع و کامل سرمایه‌گذاری است. روزن اشتاین معتقد است که کشورهای در حال توسعه معمولا در حال رکود به سر می‌برند و برای کنده شدن از این رکود و قرار گرفتن در راه رشد مداوم اقتصادی نیاز به سرمایه گذاری‌های زیادی است. وی معتقد است که در این کشورها به دلیل ضعف تاریخی نیروهای مولد و فقدان مکانیسم بازار جهت تعدیل قیمت ها، شرکت دولت در فعالیت‌های اقتصادی ضروری است. و دخالت دولت در اقتصاد تا زمانی ادامه می‌یابد که اقتصاد به رشد مداوم برسد، و پس از آن بخش خصوصی جایگزین بخش دولتی خواهد شد. به دلیل این که منابع تولید در کشورهای توسعه نیافته محدود می‌باشد برای رسیدن به توسعه اقتصادی باید این منابع محدود صرف منابع توسعه اقتصادی گردد. قرار دادن کشوری در راه توسعه مداوم اقتصادی، شبیه قرار دادن یک هواپیما در باند پرواز است. هواپیما قبل از پرواز می‌بایستی آن قدر سرعت بگیرد تا آماده پرواز شود. این سرعت گرفتن در روی باند فرودگاه شرط لازم برای موفقیت در پرواز است.
به عقیده وی توسعه تدریجی و اعمال سیاست‌های اقتصادی به صورت گام به گام قادر نخواهند بود که اقتصاد را به طور موفقیت آمیز در خط رشد اقتصادی قرار دهند. برای رشد مداوم اقتصادی نیاز به یک حداقل سرمایه‌گذاری است که می‌بایستی به طور همه جانبه و یکباره صورت گیرد، در غیر این صورت هواپیما روی باند خواهد ماند. برای سرمایه‌گذاری باید آن دسته از پروژه‌ها انتخاب شوند که سود اقتصادی و اجتماعی را به حداکثر برسانند. بنابراین استفاده از تکنولوژی جدیدتر برای موفقیت اقتصادی ضروری است. البته وی مخالف وابستگی تکنیکی به کشورهای دیگر است. به عقیده روزن‌اشتاین منابع سرمایه کشورهای در حال توسعه بسیار محدود است، پس این سرمایه ارزشمند نمی بایستی بیهوده به هرز رود، در نتیجه به طور همزمان نیاز به ایجاد صنایع تولیدکننده و کالاهای سرمایه ای در داخل کشور است. بنابراین تقسیم‌ناپذیر بودن و صرفه‌جویی‌های خارجی از کمیابی سرمایه در داخل نشات می‌گیرد. اگر سرمایه را به اجزا کوچکتر تقسیم کنیم، دیگر کارایی لازم برای رهایی از حالت رکود اقتصادی را از دست خواهد داد.
فقدان زیربنای اقتصادی در کشورهایی در حال توسعه موجب می‌شود که سایر سرمایه‌گذاری‌های غیرمفید و غیراقتصادی باشد. حمل و نقل، نیروی برق، ارتباطات و سایر تسهیلات زیربنایی لزوماً نیازمند سرمایه‌گذاری‌های وسیعی است، اما با توجه به سطح پایین پس انداز نمی توان حجم قابل توجهی از سرمایه‌ها را صرف انجام این گونه سرمایه‌گذاری‌ها نمود. به نظر روزن اشتاین یک برنامه سرمایه‌گذاری جامع و بسیار وسیع لازم است تا از طریق آن بتوان چنین پروژه‌های سرمایه‌گذاری را به طور همزمان در بخش‌های اقتصادی انجام داد.
روزن اشتاین وظیفه اول در راه صنعتی شدن را تربیت نیروی کار ماهر و آموزش دیده می‌داند. اما موضوع این است که تربیت نیروی کار ماهر از نظر کارفرمایان بخش خصوصی یک مساله سودآور نیست، زیرا ممکن است کارگران ماهر پس از دوره آموزشی خود در بنگاه‌های دیگر جذب شوند و سرمایه‌گذاری را با زیان روبرو سازند. روزن اشتاین معتقد است که دولت از طرف کل موسسه‌های تولیدی در جامعه می‌تواند این وظیفه را عهده‌دار شود. او وجود کارگران ماهر و آموزش دیده در یک جامعه را «صرفه‌جویی‌های خارجی» می‌داند زیرا با تربیت این کارگران موسسه‌های تولیدی نیازی نمی‌بینند که هر یک به طور مستقل و جداگانه به تربیت نیروی انسانی اقدام کنند.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۹
شهروز صبوری
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۸ ب.ظ

مدل رشد اقتصادی نامتوازن (آلبرت هیرشمن)

سلام

در ادامه مطالب مربوط به رشد به دومین مدل که مدل اقتصادی رشد نامتوازن است می رسیم . در مدل قبلی گفتیم که باید به همه بخشها به طور مساوی توجه شود و در این مدل برعکس آن یک بخش که با توجه به شرایط کشور و وضعیت اقتصادی بهتر تشخیص داده شده و توانایی توسعه سایر بخشها را هم دارد مورد توجه قرار گرفته و به عبارتی لوکوموتیو قطار توسعه می شود تا با تزریق تمام توان به این آن سایر بخشها را هم در پشت سر خود کشیده و به جلو ببرد . برای مثال اگر همان 5 بخش اقتصاد , کشاورزی , آموزش , صنعت و فرهنگ در کشور فرضی وجود داشته باشد و 5 میلیون واحد هم بودجه در اختیار باشد اقتصاد فوق مثلا کشاورزی را در اولویت دانسته و تمام 5 میلیون را به آن تزریق می کند تا با رشد کشاورزی سایر بخشها را هم به دنبال خود رشد و توسعه دهد.

تشریح مدل

توسعه اقتصادی یک فرآیند مستمر است که به وسیله زنجیری از عدم تعادل ایجاد و نگاه داشته می‌شود. در واقع هدف سیاست توسعه اقتصادی در نظریه رشد نامتوازن این است که سعی کند فرآیند عدم تعادل را به وسیله یک رشته از سرمایه‌گذاری‌های مستقل که در بخش‌های استراتژیک تزریق می‌شود استمرار بخشد و به این ترتیب ممکن است عدم تعادل دقیقاً موجب تسریع روند توسعه شود. در این شرایط سرمایه‌گذاری در صنایع و بخش‌هایی که حداکثر فایده اقتصادی اجتماعی را ایجاد می‌کنند، می‌تواند به مثابه لوکوموتیو رشد اقتصادی عمل کند و سایر بخش‌ها را به دنبال خود بکشاند.

هیرشمن معتقد است که هر منطقه دارای قابلیت‌های رشد است که ممکن است برای سرمایه‌گذاری خاصی مناسب باشد و لذا امکانات منطقه‌ای مشخص کننده بهترین پروژه‌هاه برای تحقق رشد اقتصادی می‌باشد لذا برخی از پروژه‌ها باید برای «سرمایه‌گذاری وسیع» انتخاب شوند و رشد از صنایع پیشرو به صنایع عقب مانده از یک بنگاه به بنگاه دیگر انتقال یابد. سرمایه‌گذاری مستقل در یک صنعت می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را از طریق فشار مازاد تقاضا در صنایعی که عرضه‌کننده مواد مورد نیاز آن صنعت هستند به وجود آورد. سرمایه‌گذاری فوق همچنین از طریق فشار مازاد عرضه موجب تشویق سرمایه‌گذاری در صنایعی که خریدار آن صنعت هستند؛ نیز می‌شود. به همین جهت سرمایه‌گذاری در صنایع و بخش‌هایی که حداکثر فایده اقتصادی اجتماعی را ایجاد می‌کنند و سایر بخش‌های اقتصادی را متاثر می‌کند؛ لازم و ضروری است.

پیوندها یا ارتباط بخش‌های پیشتاز

هیرشمن در انتخاب بخش‌های پیشتاز متذکر می‌شود که طرح‌های «استراتژیک» باید انتخاب شوند. به نظر وی طرح استراتژیک لزوما به لحاظ اقتصادی سودآور نیست بلکه این طرح‌ها می‌توانند نقش رهبری اقتصاد را بر عهده بگیرند و سایر بخش‌ها را به دنبال خود حرکت دهند. طرح‌هایی استراتژیک هستند که دارای بیشترین مبادله با بخش‌های دیگر اقتصادی باشند. لازه به ذکر است که هر سرمایه‌گذاری سه نوع تاثیر بر اقتصاد دارد:

از طریق پیوندهای پیشین: پیوندهایی که موجب تشویق و ترغیب سرمایه‌گذاری در مراحل قبلی تولید می‌شوند.

از طریق پیوندهای پسین: پیوندهایی که موجب تشویق و ترغیب سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی تولید می‌شوند.

از طریق پیوندهای هم سطح: پیوندهایی که موجب تشویق و ترغیب سرمایه‌گذاری در مراحل قبلی تولید می‌شوند.

 از پیوندهای پسین و پیشین به عنوان ارتباط عمودی و از پیوندهای هم سطح با عنوان ارتباط افقی استفاده می‌شود. هیرشمن توصیه می‌کند که صنایعی به عنوان پیشتاز انتخاب شوند که دارای بیشترین پیوندهای هم سطح، پیشین و پسین باشند تا بیشترین تاثیر را در تولید، ایجاد اشتغال و توزیع درآمد داشته باشند. در واقع نقطه آغاز فرآیند توسعه در نظریه رشد نامتعادل پیدا کردن طرح‌هایی است که بیشترین پیوند‌های هم سطح، پیشین و پسین را دارا هستند. طرح‌های اجرایی با بیشترین پیوند‌ها از یک کشور به کشور دیگر (از نظر مکان) و از یک دوره به یک دوره (از نظر زمان) کاملاً متفاوت است و تنها می‌توان از طریق تجربه به آن‌ها دست یافت. مثلاً در مورد صنعت فولاد –که دارای پیوندهای پسینی و پیشینی متعددی است-؛ اگر کشوری معادن سنگ‌ آهن نداشته باشد و نتواند در این صنعت سرمایه‌گذاری کند انتخاب این صنعت برای شروع فرآیند رشد اصلا مناسب نیست.

در نظریه رشد نامتوازن صنعت باید بر کشاورزی اولویت داده شود زیرا بخش صنعت نه تنها از کارایی بیشتر برخوردار است بلکه ارتباط عمودی آن نیز دارای اثرات بیشتری بوده و سرمایه‌گذاری القایی زیادتری ایجاد می‌کند؛ در حالی‌که بخش کشاورزی فاقد اثرات ارتباط پسین با سایر بخش‌ها بوده و ارتباط پیشین آن نیز بسیار محدود و ضعیف است. توسعه برخی از فعالیت‌های مکمل نظیر زغال سنگ، سنگ‌ آهن و تولید ماشین‌آلات شاخص مناسبی برای اندازه‌گیری وسعت صنعتی شدن یک جامعه است. نوع خاصی از تکنولوژی پیشرفته و سرمایه‌بر در یک کشور که سابقه کمی در صنعت داشته باشد می‌تواند از تکنولوژی کاربر و ماشین آلات ساده و ابتدایی مناسب‌تر باشد.

زمانی که سرمایه‌گذاری‌ها به کشاورزی، آبیاری، صنایع پوشاک و کالاهای مصرفی اختصاص می‌یابد افزایش تولید این گونه کالاها برای عموم مردم ملموس و مشهود است اما نتیجه سرمایه‌گذاری‌های زیربنایی و اجتماعی باتوجه به اثرات بلندمدت آن حداقل در کوتاه مدت روشن نمی‌شود و به این ترتیب ممکن است مردم در مقابل این گونه سرمایه‌گذاری‌ها که بازده آن را لمس نمی کنند مقاومت کنند، مگر آن که این سیاست‌ها با فشار سیاسی بر جامعه تحمیل شود.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۴:۰۸
شهروز صبوری
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ق.ظ

تئوری رشد متوازن نورکس (1953)

در ادامه سلسله مطالب رشد و توسعه اقتصادی در اولین نظریه رشد به نظریه رشد متوازن اشاره می کنیم :

طی این نظریه اشاره می شود که باید سرمایه کشور به طور برابر و متوازن در تمامی زمینه ها تقسیم گردیده و همگی بخشها به طور یکسان و برابر رشد پیدا کند تا رشد و توسعه بروز پیدا کند برای مثال اگر ما پنج بخش فرهنگ , اقتصاد , کشاورزی , صنعت و آموزش را داریم و پنج میلیون واحد سرمایه کشور می باشد باید به طور مساوی در هر بخش یک میلیون سرمایه گذاری نماییم تا رشد و توسعه در تمامی بخشها حاصل شود.
در مورد فقر نکته جالبی وجود دارد: تمایل فقر به بقا و تداوم آن. دکترین رشد متوازن اقتصادی تنها به منظور شکستن سد فقر در کشورهای در حال توسعه بنا شده است. گویی فقر بخش جدایی ناپذیر خصلت کشورهای در حال توسعه است. به عقیده نورکس، فقر نتیجه دورهای باطل موجود در این کشورها است. وی علت اصلی تداوم فقر در این کشورها را کمبود سرمایه می‌داند. کمبود سرمایه بازدهی تولید را کاهش می‌دهد و چون درآمدها تابعی مستقیم از بازدهی اقتصادی است، سطح درآمدها و تقاضا نیز کاهش خواهد یافت. تقاضای کم، خود به خود بر جریان سرمایه‌گذاری تاثیر خواهد گذاشت. این جریان دایره‌وار به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهد و به فقر اقتصادی تداوم می‌بخشد. اساس تئوری رشد متعادل بر دو محور قرار دارد: اولا اعتقاد به وابستگی متقابل بین بخش‌ها و زیربخش‌ها در ایجاد بازار برای یکدیگر که نتیجه آن از بین رفتن کمبود تقاضا بدون اتکا به بازارهای خارجی است. ثانیا اعتقاد به وجود صرفه‌های خارجی حاصل از ایجاد یا تقویت یک فعالیت اقتصادی است. بنابراین رشد متعادل به معنی ایجاد تعادل میان صنایع مختلف، تولیدکنندگان کالاهای سرمایه‌ای و مصرفی است. همچنین نشان‌دهنده ایجاد تعادل بین بخش صنعت و کشاورزی و نیز بخش‌های داخلی و صادرات است و نیز شامل ایجاد تعادل بین سرمایه‌گذاری‌های بالاسری اجتماعی‌-‌ اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های مستقیم مولد از یک طرف و تعادل بین صرفه‌جویی‌های خارجی عمودی و افقی از طرف دیگر است. به طور کلی تئوری رشد متعادل اقتصادی به معنای سرمایه‌گذاری‌های همزمان و هماهنگ در بخش‌های مختلف اقتصادی به منظور رشد همزمان تمام بخش‌های اقتصادی است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۱
شهروز صبوری
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۶ ب.ظ

رشد و توسعه اقتصادی

 

سلام

با توجه به شرایط و وضعیت میخوام طی مطالبی چند به مفاهیم رشد و توسعه اقتصادی پرداخته و پیشنهاداتی در این باب ارائه کنم ابتدا ببینیم خود مفاهیم رشد و توسعه چه هستند ؟

از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیل‌های فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبه‌رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکت‌های مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مضمحل گردید. محمدتقی‌خان امیرکبیر در ایران, نمونه‌ای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتی‌شدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقب‌مانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعه‌یافته) و کشورهای عقب‌مانده (یا توسعه‌نیافته).

باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب می‌شود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمت‌ها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایه‌ای را نیز از آن کسر نمود
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از ‌افزایش بکارگیری نهاده‌ها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهره‌وری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیت‌های احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرش‌ها تغییر خواهد کرد, توان بهره‌برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه می‌توان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهاده‌ها نیز در فرآیند تولید تغییر می‌کند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمی‌تواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیده‌ای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۶
شهروز صبوری