وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهرستان شبستر» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۱ ب.ظ

شهرستان شبستر و هماهنگی پتانسیل های موجود!!!

با سلام

مدتها بود که فکرم مشغول این بود که چرا باید شهرستان ما با وجود پتانسیل های فراوان همچنان مشکلاتی در بخشهای عمومی داشته باشه و چرا این پتانسیل ها هماهنگ نمیشوند تا توان آنها بیشتر شده و به سود منطقه باشد؟ هر جایی صحبت از مجمع خیریه ای بود یا کار عمومی یا موارد مشابه پیشنهاد می دادم که اتاق فکری برای شهرستان در این موارد تاسیس بشه و اخیرا نیز این متن رو نوشته بودم که به لطف دوستان نیز در هفته نامه گونئی خبر چاپ و در دسترس اهالی شهرستان قرار گرفت.


شهرستان شبستر و هماهنگی پتانسیل های موجود!!!


شهرستان شبستر از دیرباز به فرهنگ و مشارکت بالای اجتماعی مردم در امور عمومی معروف بوده است و نشان این گفته میزان بالای فعالیت های اجتماعی و مشارکت مردم در توسعه و آبادانی منطقه از جمله ساخت مدارس , مساجد , حمامها , بازارها , مراکز ورزشی  و سایر امکان عمومی و اجتماعی در شهرها و روستاهای این شهرستان است که از گذشته ای دیرین به دست توانمند اهالی و خیرین گرانقدر بنا شده است.امروزه نیز اهالی این خطه از سنت حسنه مشارکت در فعالیت های عمومی پیروی کرده و حتی می توان به جرات گفت بیشتر از گذشته به آن می پردازند به طوریکه شاهد گسترش روزافزون خیریه ها و انجمن های خیرین و سایر فعالیت عمومی هستیم که بیانگر نقش مردم در زندگی خویش هست.هم اکنون شاهد هستیم که شهرستان شبستر با دارا بودن مجمع خیرین سلامت , مجمع خیرین مسکن ساز , مجمع خیرین مدرسه ساز , گروههای غیردولتی  , خیریه های شهرها و روستاها , جمعیت های اهالی مناطق در مرکز و تعداد بیشماری از خیرین مستقل که به صورت فردی اقدام به انجام امورات زیربنایی در سطح شهرستان می نمایند به عنوان شهرستانی مطرح هست که اکثریت کارهای عمرانی با همیاری مردم انجام می شود . 
امروزه با افتخار می توان گفت شهرستان شبستر یکی از شهرستان های نمونه در سطح کشوری هست که بنا به اعلام آمارهای رسمی میزان مشارکت های مردمی در عمران و آبادانی آن بسیار بالا و حتی برابر با بودجه های دولتی می باشد به طوریکه بنا به گفته فرماندار محترم شهرستان در سال 93  علاوه بر تخصیص های دولتی ،مردم و خیرین این شهرستان علاوه بر ساخت مساجد و خیریه ها نزدیک به 25 میلیارد تومان در پروژه ها مشارکت داشته اند.
اما بعد از اینهمه مزایا و نکات مثبت درباره شهرستان چرا همچنان شاهد برخی ضعف ها و برخی ناهماهنگی ها در سطح شهرها و روستاها هستیم به طوریکه در مناطقی شاهد تکرار و تعدد برخی امکانات مانند مدارس یا مساجد و ... می باشیم و در برخی مناطق اهالی از وجود یک مسجد یا مدرسه یا سایر امکانات زیربنایی محروم هستند؟ چرا باید در شهرستانی که این چنین خیرین و اهالی دست به خیری دارد چنین کمبودهایی وجود داشته باشد؟ مگر نه این است که طبق اعلام رسمی سالانه میلیاردها تومان در ساخت و سازهای امکان عمومی توسط خیرین هزینه می شود پس چرا کمبودها همچنان پابرجا هست و رفع نمی شود؟ اینها و سوالات بیشمار دیگری هست که باید به آن پاسخ دهیم تا ببینیم با وجود این پتانسیل های عظیم در سطح شهرستان و این سطح بالای همکاری اهالی در عمران و آبادانی چرا همچنان باید برخی مناطق روستایی از داشتن مدارس یا درمانگاه یا مسجد یا زمین ورزشی و ... محروم باشند و چرا در برخی مناطق دیگر شاهد تعداد زیادی مسجد یا مدرسه یا سایر امکانات باشیم که بیش از نیاز منطقه بوده و حتی برخی بدون استفاده باقی می ماند؟یا سوالی که در اذهان اکثر شهروندان وجود دارد این است که با این خیل عظیم سرمایه گذاریها چرا هزینه در کارهای تولیدی که منجر به اشتغال جوانان می شود پایین است و چرا خیرین گرانقدر که توان بسیار بالایی در سرمایه گذاری دارند کمتر حول محور اشتغال و ایجاد کارخانه تلاش می نمایند؟چرا با وجودیکه می توان با ساخت یک کارخانه بسیاری از مشکلات زیربنایی را حل کرد کمتر به آن بها داده می شود و کمتر کسی در فکر برنامه ریزی برای اشتغال زایی از طریق خودیاری و خیرین هست؟
از شواهد امر اینطور به نظر می رسد که سطح هماهنگی ظرفیت های بالقوه در شهرستان تا حدودی پایین هست و موازی کاری در حد بالایی  در حال رخ دادن است به طوریکه وقتی اهالی یک منطقه تصمیم به هزینه کردن در بخش عمومی می کنند اطلاعات واضح و شفافی از وضعیت کلی شهرستان ندارند و تنها به منطقه خود فکر می کنند برای مثال شاید در روستایی از نظر وجود مسجد یا مدرسه هیچ کمبودی وجود نداشته باشد و در روستای مجاور این کمبود وجود داشته باشد ولی بنا به عدم هماهنگی و عدم شناخت درست نیازهای کلان با وجود اشباع مدرسه باز هم در روستای فوق مدرسه ای دیگر بنا می شود در حالیکه شاهد هستیم اکثر این تاسیسات بعد از مدتی بلااستفاده می گردد! و یا با توجه به محدودیت توان سرمایه ای این مجموعه های خیریه بیشتر به فکر راه اندازی مراکز عام المنفعه مانند مسجد , حسینیه , مدرسه و ... هستند و به فکر تاسیس کارخانه یا مراکز تولیدی که خواست اکثریت شهروندان منطقه هست نمی افتند چون سرمایه کلانی می خواهد که از قدرت تک تک این مجموعه ها خارج است!پس چه کاری باید کرد؟
برای رفع این مشکلات پیشنهاد می گردد یک نهاد عمومی در سطح شهرستان تاسیس گردد که به نوعی اتاق فکر , کانون هم اندیشی , مرکز هماهنگی و ... شهرستان باشد به طوریکه از تمامی شهرها و روستاها , از تمامی مجامع و خیریه ها و نهادهای عمومی , از تمامی ارگان های دولتی مربوطه , از اصناف و اقشار , از نخبگان  و در کل از اکثریت اهالی شهرستان به طور متوازن در آن افرادی باشند که بتوانند این هماهنگی مورد نیاز در سطح شهرستان را بوجود آورند , این مرکز می تواند با استفاده از ظرفیت های علمی شهرستان که با وجود دانشگاه ها و نسل متخصص و تحصیل کرده به وفور یافت می گردد یک کمک و همیار کارشناسی برای تمامی امور زیربنایی و توسعه ای شهرستان باشد , برای مثال با برآورد نیازهای مناطق مختلف شهرستان لیستی از مناطقی که نیاز بیشتری به فعالیت دارند تهیه کرده و در اختیار خیرین و مجامع خیریه قرار دهد و همچنین رابط میان تمامی نیکوکاران سطح شهرستان و حتی خارج از شهرستان و تهران باشد.این نهاد می تواند تحت نامهای مختلف تاسیس گردد و از تمامی ظرفیت ها و پتانسیل های گسترده شهرستانی بهره گرفته و به هماهنگی و توازن فعالیت های زیربنایی شهرستان کمک کند و از موازی کاری های رخ داده جلوگیری نماید.همچنین این مرکز می تواند با هم افزایی در میان تمامی خیرین و جمع آوری توان کوچک هر یک از آنها به توانی عظیم دست یافته و حتی سرمایه گذاری ها و کارهای کلانی در سطح شهرستان انجام دهد که از توان هر یک از مجامع خرد خارج می باشد برای مثال با راه اندازی چنین نهادی و استفاده از چنین ظرفیت بالقوه ای می توان به ایجاد کارخانه های بزرگ در سطح شهرستان فکر کرد که یقینا امروزه از مهمترین نیازهای شهرستان بوده و هر قدمی که در راه اشتغال صورت گیرد از مهمترین گام های عمران و آبادانی خواهد بود.در نهایت به تمامی مسئولین امر و افراد فعال در امور خیریه پیشنهاد می گردد با تدبر بیشتر نسبت به هماهنگی های بیشتر در سطح شهرستان اقدام نمایند و این نکته را همیشه مد نظر قرار دهند که کارهای خرد و انفرادی هر میزان سودی که برای منطقه داشته باشد یقینا همکاری و انجام کارهای بزرگ از آن مفیدتر خواهند بود
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۱
شهروز صبوری
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۷ ب.ظ

شهرستان شبستر

اینم از نقشه شهرستان شبستر که شامل سه بخش مرکزی , تسوج و صوفیان است شایان ذکر است این شهرستان شامل 9 شهر و 72 روستا نیز می باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۹:۴۷
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ

پیشنهاداتی برای شهرم (3- موزه)

در ادامه سلسله مطالب پیشنهاداتی برای شهرم متن فوق رو نوشتم که با مشکلات پیش آمده برای وبلاگ قبلی تا امروز منتشر نشده بود که برای اولین بار اینجا میذارمش :



بدون مقدمه بگویم شهرستان ما از نظر فرهنگی بسیار غنی ولی از نظر استفاده از این فرهنگ غنی بسیار ضعیف است . از دیرباز منطقه ارونق انزاب یا شهرستان شبستر معروف به داشتن تاریخ کهن و فرهنگی مثال زدنی است و تک تک شهرها و روستاهای آن دارای آثار و نشانه های تمدنی قدیمی و قابل احترام هست , تسوج و مسجد جامع اش , سیس و اتاقک های زیرزمینی , شرفخانه و آثار و مناطق بندری و راه آهن , صوفیان و شندآباد با امامزاده , کوزه کنان با تاریخی باستانی و آثار و اشیایی با ارزش , خامنه و خانه های قدیمی و ارسی های بی نظیر , وایقان و کوره هایش و شبستر با مقبره شیخ محمودش همگی نشانگر وجود ظرفیت عظیم تاریخی و گردشگری در این شهرستان است تازه روستاها را که هر یک دارای ساختاری جدا و دیدنی است را هم در کنار این شهرها داریم که باید قدر تک تک آنها را بدانیم.

اما چه استفاده ای از این فرهنگ غنی و از این آثار ذی قیمت کرده ایم؟ چه قدر در جمع آوری و حفاظت از این آثار کوشا بوده ایم؟ چه قدر توانسته ایم ظرفیت های فرهنگی شهرستان را معرفی کنیم و جذب گردشگر داشته باشیم؟ یا بهتر است با این سوال به این نکته بپردازیم که اگر امروز مسافری وارد شهرستان شود چه جایی را برای معرفی ظرفیت های فرهنگی شهرستان داریم؟؟ آیا باید یک مسافر تک تک شهر و روستاها را بگردد تا بتواند با ظرفیت های منطقه ما آشنا شود؟البته اینکه گردشگران در کل شهرستان سفر کنند و تک تک مناطق زیبای ما را ببینند عالیست ولی یقینا این انتظار شدنی نیست و هر مسافری که وارد منطقه می شود به مدت محدودی زمان دارد که میتواند تنها بخشهایی از منطقه را بازدید نماید .پس چه باید کرد؟ آیا همینطور منتظر باشیم تا شهرستان روز به روز از نظر گردشگری ضعیف تر شود و آثار بکر و باستانی شهرستان به دست برخی سودجویانی که از شهرستان های دیگر آمده و آثار ما را به مبلغ ناچیزی خریداری کرده و میبرند از بین برود؟

به مسئولین محترم از جمله فرمانداری و شهرداران شهرستان پیشنهاد می گردد به فکر تاسیس موزه های مردم شناسی باشند و در این زمینه گام بردارند و یا طرح های موجود در این زمینه (مانند تبدیل حمام عمومی در شهر شبستر به موزه) که چندین سال است بدون نتیجه مانده را تسریع بخشیده و به نتیجه برسانند . البته فرماندار محترم باید در ابتدای امر نسبت به تاسیس دفتر میراث و گردشگری شهرستان که امری واجب است و چندین سال است که با وجود حرفش و انجام مراحل اداری مسکوت مانده است و بسیاری از ایرادات و ضعف های گردشگری شهرستان به نبود این دفتر بر می گردد اهتمام ورزد. در صورت وجود موزه های مردم شناسی در شهرهای منطقه می توان تمامی آثار و اشیای موجود در شهرستان را که شاید اغلب در انباری های خانه ها خاک می خورد جمع آوری کرده و به معرض نمایش عمومی گذاشت به طوریکه وقتی مهمانی از مناطق دیگر وارد شهرستان می شود برای معرفی شهرستان تنها او را به موزه های فوق برده و تاریخ کهن منطقه را به او نشان داد.

البته شاید در ابتدای ارائه این طرح با مشکل تمامی طرحهای مشابه یعنی بودجه و مسائل اداری روبرو شود که برای حل آنها نیز میتوان پیشنهاداتی ارائه داد از جمله اینکه با حمایت مسئولین مربوطه از بخش خصوصی در اجرای این طرحها دعوت به همکاری به عمل آورد به طوریکه بخش خصوصی یا خیرین در کنار دولت بتواند اقدام به ساخت تاسیسات موزه های فوق نموده و همچنین اقدام به جمع آوری اشیای باستانی منطقه و تجمیع آنها در موزه ها نمایند.حتی در این راه می توان از مشارکت عمومی مردم نیز استفاده کرد و یقینا مردم در صورتیکه بدانند جایگاهی همانند موزه در شهرشان است که می توانند با سپردن برخی اشیای قدیمی که امروزه بیهوده در گوشه خانه ها تلنبار شده یا گهگاهی به قیمت ناچیز به عتیقه فروشان دوره گرد فروخته می شود به فرهنگ و تاریخ و گردشگری منطقه کمک نمایند یقینا از این کار دریغ نخواهند کرد و طولی نخواهد کشید که شاهد اهدای آثار و هدایای بیشمار مردم به موزه ها خواهیم بود.حتی باید برخی ادارات مرتبط مانند فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اداره اوقاف و سایر اداراتی که اکثرا مسائل فرهنگی و تاریخی با همکاری آنها رخ داده است می توانند بخش های خاص خود در این موزه ها را داشته و اسناد و مدارک و تصاویر و ... تاریخی را در معرض نمایش قرار دهند و در نتیجه موزه ای غنی از تاریخ و فرهنگ این شهرستان به وجود آید.

در نهایت اینکه ما امروز در شهرستان موزه خامنه را داریم جایی که می توانیم با گردشی کوتاه مدت در آن با فرهنگ و تاریخ شهرستان بیشتر آشنا شویم و امید است به زودی شاهد سر و سامان گرفتن موزه سایر شهرها نیز باشیم به طوریکه بعد از این وقتی مهمانی از سایر نقاط کشور به شهرمان می آید بتوانیم جایی را به عنوان مرجع شناخت این منطقه به وی معرفی نماییم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۰
شهروز صبوری