وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیزم» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ب.ظ

اکبر مشدی

اکبر مشتی نخستین ایرانی بود که به تجارت بستنی روی آورد. نام واقعی او اکبر مشهدی ملایری بود.

اکبر ملایری در سال 1868 میلادی در روستایی در ملایر به دنیا آمد. برای پیدا کردن کار مجبور شد به همراه برادرش، روستای محل تولد خود را به سوی شهر ترک کند. اما برادرش به دست راهزنان کشته شد. اکبر پیش از بستنی فروشی مشاغل متعددی را آزمود. مدتی شکر و چای از تهران به شهرهای شمالی می برد و از آنجا هیزم به تهران می آورد تا بتواند روزگارش را بگذراند.

در سن 20 سالگی با «ممد ریش» آشنا شد. ممد ریش با درباریان مظفرالدین شاه آشنایی داشت و از این طریق او هم توانست با بستنی آشنا شود. زمانی که رضا شاه به قدرت رسید، اکبر ملایری و ممد ریش زمان را برای گشایش نخستین بستنی فروشی ایران مناسب دیدند و نخستین بستنی فروشی خود را در نزدیکی میدان راه آهن افتتاح کردند. دو سال بعد ممد ریش از این کار دست کشید اما اکبر کماکان مصمم به ادامه این راه بود.

محمد ملایری تنها وارث اکبر مشدی می گوید: «بستنی ایرانی که اکبر مشتی درست کرد با نوع خارجی آن کاملاً متفاوت بود. ایرانیان سرشیر، گلاب و زعفران را بیشتر می پسندیدند. اکبر مشتی از برخی گیاهان به جای افزودنی‌های غذایی استفاده کرد.» او اضافه می کند، اکبر مشتی زحمت زیادی کشید. او مجبور بود زمستانها را در کوههای اطراف تهران به دنبال تهیه یخ باشد. در آن زمان هنوز یخچال در کشور وجود نداشت و مردم از یخچال طبیعی استفاده می کردند؛ آنها گودالهای عمیق گاه تا 60 متر حفر و در آنها برای تابستان یخ انبار می کردند. درباریان، سفرا و مردم عادی مشتریان اکبر مشتی بودند. محمد می گوید: «یکبار فخرالدوله – مادر علی امینی – اکبر مشتی را با خودش به فرانسه برد تا آنجا برایشان بستنی سرو کند.»

اکبر مشتی بیش از نود سال عمر کرد و در نود و دو سالگی از مشکل کلیه درگذشت. روزنامه های عراقی و پاکستانی هم خبر درگذشت او را چاپ کردند. یک دیپلمات پاکستانی مقاله ای دربزرگداشت او نوشت. اکبر مشتی به علت مشغله کاری هیچگاه ازدواج نکرد تا فرزندی داشته باشد. هر کیلوگرم بستنی درجه یک اکبر مشدی در زمان حیاتش سه ریال بود اما او شاهد صنعتی شدن بستنی سازی نبود. [۱].”..


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۸
شهروز صبوری
دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ق.ظ

حکایت (این هم می گذرد)

روزی از کوچه پس کوچه های پایین شهر میگذشتم ، چشمم به مردی با لباس و کفشهای گرانقیمت افتاد که به دیواری خیره شده بود و میگریست . نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم نوشته شده بود :
“این هم میگذرد”
علت را پرسیدم، گفت این دست خط من است. چند سال پیش در این نقطه هیزم میفروختم حال صاحب چندین کارخانه ام. پرسیدم پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟ گفت آمدم تا باز بنویسم :
“این هم میگذرد”.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۸
شهروز صبوری