وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۷۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۲ ب.ظ

سرمایه اجتماعی

از دیرباز سرمایه های مورد استفاده انسان به اشکال مختلفی تقسیم بنده شده بودند که میتوان به سرمایه های فیزیکی , سرمایه های مالی , سرمایه های انسانی و … اشاره کرد . اما از آغاز قرن بیستم سرمایه جدیدی مطرح شد که به سرمایه اجتماعی (Social Capital)معروف گردید . حال باید دید سرمایه اجتماعی چیست و چه کارکردهایی دارا میباشد.
انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور می‌کند. اثرات این کنش‌های متقابل در نقش آنها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن می‌سازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع به شناسایی این کنش‌ها پرداخته و به مجموع عواملی پی برده‌اند که آن را سرمایه‌اجتماعی نامیده‌اند. مفهوم سرمایه‌اجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل می‌دهند و آنها را در جهت دستیابی به هدف‌های ارزشمند هدایت می‌کند.دغدغه تنزل روابط اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که به کرات در جامعه‌شناسی کلاسیک و معاصر به چشم می‌خورد. جامعه‌شناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی بهره جسته‌اند.
اصل این مفهوم در مقاله‌ای توسط شخصی به نام هانیفن (Lyda Judson Hanifan: 1879-1932) در سال 1916 که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای امریکا خدمت می‌کرد به کار گرفته شد. از نظر هانیفن سرمایه اجتماعی، شامل دارایی‌هایی است که در زندگی روزانه افراد وجود دارند مانند: حس تفاهم، رفاقت و دوستی، احساس همدردی در روابط اجتماعی بین افراد و بین خانواده‌هایی که یک واحد اجتماعی را تشکیل می‌دهند. نظریه هانیفن برای نیم قرن مسکوت ماند تا در سال 1961 جاکوب (Jacobs) در اثر خود به نام “زندگی و مرگ در شهرهای بزرگ امریکایی” از سرمایه اجتماعی بحث کرد و نقش آن را در ارتباط با حفظ نظافت، برخورد با جرم و جنایت خیابانی در محدوده‌های حومه و قدیمی شهری مطرح کرد. گلن لوری (Glen Loury) اقتصاددان و ایوان لایت (Iven Light) جامعه‌شناس، اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه 1970 برای توصیف مشکل توسعه اقتصاد درون‌شهری به کار بردند. اولین توضیح و تفسیر یکپارچه این اصطلاح توسط بوردیو در سال 1972 انجام شد. در دهه 1980جیمز کلمن فصل مهمی از کتاب “بنیان‌های نظریه اجتماعی” خود را به بحث سرمایه اجتماعی اختصاص داد و در سراسر این کتاب نیز به توضیح عناصر و اجزای آن پرداخت. در دهه 1990 مفهوم سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی و کتاب “بولینگ تک‌نفره” رابرت پاتنام معروف شد. طی سال‌های 1990 به این‌سو، مفهوم و نظریه سرمایه اجتماعی با اقبال قابل توجه اندیشمندان و محققان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی مواجه شده است.


در دیدگاه‌های سنتی مدیریت توسعه، سرمایه‌های اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می‌کردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایه‌اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایه‌ها به طور بهینه انجام نخواهد شد. در جامعه‌ای که فاقد سرمایه‌اجتماعی کافی است سایر سرمایه‌ها ابتر می‌مانند و تلف می‌شوند. از این‌رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب شده و حکومت‌ها و دولتمردانی موفق قلمداد می‌شوند که بتوانند با اتخاذ سیاست‌های لازم و ارائه راهکارهای مناسب در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند.شاید بارها دیده و شنیده اید که مردم در بسیاری از کارها از دولت گله دارند در حالیکه دولتی ها نیز در برخی موارد از مردم گله گذاری میکنند اما حقیقت چیست و کدام طرف حق دارد؟اگر با مفهوم سرمایه اجتماعی به این سوال پاسخ دهیم این است که دولت به تنهایی و بدون حضور مردم توان انجام کاری را ندارد و از دیرباز در هر کاری مردم وارد شده و به دولت کمک کرده اند کارها به سرعت پیش رفته و جایی که مردم حاضر نبوده اند دولت کار چندانی برنیامده برای مثال وقتی در منطقه ای زلزله رخ میدهد قبل از آنکه دولت دست به کاری بزند این مردم و گروه های اجتماعی و غیر دولتی هستند که اقدام به کمک رسانی و انجام عملیات امدادی میکنند و بعد دولت اقدام به بسیج نیروها و پشتیبانی نموده و شاید فعالیت اصلی دولت بعد از اتمام کارها و بازسازی منطقه باشد که به هر روی قبل از دولت این مردم و گروههای مردمی هستند که کار را به پیش میبرند پس میبینیم که مردم میتوانند در بسیاری از زمینه های کارهای مهمی را انجام دهند و همیشه هم نباید منتظر دولت باشند برای مثال خیرین در بسیاری از مناطق محروم اقدام به ساخت مدرسه , بیمارستان , ورزشگاه و … می نمایند در حالیکه شاید بودجه های دولتی به سختی به این مناطق و امور اختصاص یابد اما آیا این نکته که مردم دارای توان اجتماعی هستند مسئولیت دولت را کم میکند؟ باید گفت خیر مردم میتوانند خیلی از کارها را با همکاری خود انجام دهد اما دولت هم باید برای استفاده بهینه از این سرمایه عظیم مردم (که همان سرمایه اجتماعی می نامیم) آنرا تقویت نماید و با حمایت خود از گروه های مردم نهاد , اجتماعات , هیات ها , گروه های شهروندی , موسسات خیریه و … آنها را در راه ایفای این نقش حیاتی در جامعه حمایت نماید.اگر سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکه‌های اجتماعی‌ای که می‌توانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد حاضر در شبکه‌های مورد بحث ایجاد کنند بدانیم، آنچه بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند نقش نهادهای جامعه مدنی در تشکل این سرمایه است. اگر ما مانند عنصری از یک سازمان مدنی به صورت همیشگی همدیگر را ملاقات کنیم احساس مسئولیت نسبت به همدیگر در ما پیدا می‌شود و می‌توانیم به همدیگر اعتماد کرده و در نهایت با هم همکاری کنیم. برای اینکه احساس اطمینان در بین باشد لازم است که ما همدیگر را ملاقات کنیم و ارتباط مدام با هم داشته باشیم. همچنین چیزی که به طور جمعی می‌توانیم به دست آوریم به تنهایی نمی‌توانیم.
انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع است که قابلیت های خود را بروز داده و از بالقوه به بالفعل تبدیل میکند و هر چه میزان تعامل اجتماعی بیشتر باشد این قابلیت ها بیشتر رشد پیدا کرده و نتایج مطلوب تری به دست میدهند در نتیجه هر جامعه ای میخواهد در راه رشد و توسعه قدم بردارد باید در این زمینه کوشش نموده و موجبات فعالیت های اجتماعی را به وجود آورد.امروزه در جامعه ما نمودهای سرمایه اجتماعی خود را بیش از پیش نشان میدهند و بسیار پررنگ تر از همیشه پیش چشمانمان هستند به طوریکه در هر جایی مولفه های سرمایه اجتماعی همچون همکاری , همیاری , حضور مردمی , اعتماد و … وجود داشته باشد کارها به طور روان ادامه خواهند یافت ولی در جاهایی که این مولفه ها کمرنگ بوده یا اصلا وجود نداشته باشند شاهد کندی و یا حتی به بن بست خوردن کارها خواهیم بود.برای مثال وقتی اداره برق از مردم میخواهد در مصرف صرفه جویی نمایند در واکنش مردم شاهد میزان سرمایه اجتماعی آن جامعه هستیم چه بسا اگر مردم به این اطلاعیه عمل نموده و فردا مصرف برق به میزان قابل توجهی کاهش یابد سرمایه اجتماعی آن جامعه بالا است ولی اگر خیر مصرف کاهش نیابد یا حتی افزایش یابد یعنی سرمایه اجتماعی تقویت نشده است و در حد پایینی قرار دارد یا زمانیکه گروهی زیست محیطی از مردم میخواهد در پاکسازی و پاک نگه داشتن محیط زیست کمک نمایند یا زمانیکه پلیس راهنمایی از مردم میخواهد کمربند بسته یا سرعت مجاز را رعایت نمایند و موارد مشابه دیگر همگی نشان دهنده استفاده از سرمایه های اجتماعی است.
حال بعد از اینکه اهمیت سرمایه های اجتماعی را فهمیدیم سوالی که مطرح میشود این است که برای تقویت و حمایت از آن چه باید کرد؟ آیا این سرمایه ثابت است یا با تلاش میتوان آنرا افزایش داد؟در پاسخ باید گفت اگر امروز بر وجود کارهای گروهی و حضور اقشار مردم در صحنه های مختلف تاکید میشود (پیاده روی های همگانی – جشن های عمومی – مراسمات دینی مانند ایام محرم و ماه مبارک رمضان – گروههای خیریه – گروههای شهروندی مانند گروه زیست محیطی و …) همانا استفاده از سرمایه های اجتماعی و بسط و گسترش آنها مد نظر است چون اثرات آنها اثبات شده و میدانیم که هر چقدر سرمایه اجتماعی افزایش یابد موجب رشد و توسعه روزافزون جامعه خواهد شد پس باید تا حد ممکن در تقویت فعالیتهای فوق و هرگونه فعالیت دیگری که موجبات رشد سرمایه اجتماعی میشود تلاش کرد بدین منظور باید از اجتماعات مردم مانند گروه های غیر دولتی , گروه های ورزشی , هیات ها , گروه های دوستی , اتحادیه ها و …بهترین استفاده را انجام داد و با حمایت و تقویت این گروهها سرمایه های اجتماعی را دایما در حال رشد قرار داده و آماده استفاده در جهت توسعه پایدار جامعه نگه داشت.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۵۲
شهروز صبوری
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۱ ب.ظ

شهادت حضرت علی (ع) بر همه مسلمین جهان تسلیت باد

شهادت_حضرت_علی

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۱
شهروز صبوری
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۰ ب.ظ

شرکت تویوتا نماد موفقیت صنعت ژاپن

Toyota Logo

شرکت تویوتا یک نمونه بارز برای به نمایش گذاشتن موفقیت صنعت ژاپن است. تویوتا در سراسر ژاپن ۱۲ کارخانه تولیدی دارد. بازار خارجی تویوتا ۱۷۰ کشور و منطقه را در برمی گیرد.

تویوتا شرکت خودروسازی ژاپنی و چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن، در شهر تویوتا، آیچی قرار دارد.

شمار کارکنان شرکت تویوتا در سال ۲۰۱۳ بیش از ۳۳۳ هزار نفر اعلام شد و در سال ۲۰۱۱ پس از جنرال موتورز و گروه فولکس‌واگن، به‌عنوان سومین شرکت خودروسازی جهان از نظر میزان فروش شناخته شد.

کسب مقام بزرگ‌ترین خودروساز دنیا در سال ۲۰۱۳ توسط تویوتا با فروش ۹. ۹۸ میلیون دستگاه خودرو با شکست دادن جنرال موتورز که ۹. ۷۱ میلیون دستگاه خودرو تولید کرده و با فاصله‌ای اندک بدست آمد.

در سال ۲۰۱۲ آن‌ها توانسته بودند با فروش ۹٫۷۵ میلیون دستگاه خودرو این مقام را به‌دست بیاورند، در حالی که در سال ۲۰۱۳ موفق شدند با افزایشی ۲ درصدی ۹٫۹۸ میلیون دستگاه خودرو به فروش برسانند.

میزان فروش سالانه‌ی جنرال موتورز به میزان ۴ درصد افزایش یافت و به ۹٫۷۱ دستگاه رسید، ولی برای به‌دست آوردن رتبه نخست کافی نبود.

شرکت فولکس واگن نیز با فروش ۹٫۷ میلیون خودرو در رتبه‌ی سوم بزرگترین خودرو ساز دنیا قرار گرفت. آمارهای با جزئیات دقیق‌تر در ۱۳ مارچ ارائه خواهند شد.

‌باید به این نکته‌ مهم اشاره کنیم که تمام آمارهای تویوتا شامل فروش مدل‌های لکسس و سایون، و همچنین کامیون‌های دایهاتسو و هینو نیز می‌شود.

شرکت تویوتا یک نمونه بارز برای به نمایش گذاشتن موفقیت صنعت ژاپن است. اگرچه بیشتر در طراحی و نه در خلق ایده های جدید محافظه کار بوده است، اما توجه ویژه آن به کیفیت ساخت و قابلیت اطمینان باعث شده است تا کم کم در جذب اعتماد مشتری برنده باشد.

تاٌکید آن بر توسعه تکنولوژی و کارآیی تولید، به تولیدات به روز و با ارزش در برابر پول منجر شده است. با این وجود، در سالهای اخیر تویوتا هم در طراحی و هم در تکنولوژی خلاقیت بیشتری در پیش گرفته است. می توان به عنوان مثال پروس و آی کیو را مطرح نمود.

تویوتا دارای عناوین تجاری زیاد و شرکت های فرعی زیادی نیست. بیشتر اتومبیل ها تحت عنوان نام تجاری خود به فروش می روند.

در حالیکه دایهاتسو عهده دار اتومبیل های کوچک (مخصوصاً کی کارز) و لکسوز بر اتومبیل های گرانبها و با ارزش متمرکز است، سیون یک عنوان جدید است که توسط بخش فروش در آمریکا خلق شده است و هنوز تقریباً بی اهمیت است.

کامیون های سنگین و اتومبیل های تجاری توسط شرکت وابسته هینو ساخته می شود. از آنجاییکه تویوتا بیشتر به تلاش خود باور داشت، در عنوان های خارجی سرمایه گذاری نکرد.

تویوتا در سراسر ژاپن ۱۲ کارخانه تولیدی دارد. بازار خارجی تویوتا ۱۷۰ کشور و منطقه را در برمی گیرد.

شرکت‌های تولیدی خارجی سازنده تویوتا ۵۲ شرکت و در ۲۷ کشور جهان پراکنده می‌باشند.

در سال ۲۰۰۵، در ژاپن ۶۵۷۹۸ نفر در کارخانه‌های شرکت کار می‌کرده‌اند، که با احتساب ۵۲۳ شرکت زنجیره تامین، که ۲۳۱ شرکت آن در خارج از ژاپن مستقر است، این تعداد به ۲۸۵۹۷۷ نفر می‌رسد.

گفتنی است؛ موسس شرکت تویوتا آقای ساکیچی بوده است. این کارخانه در سال ۱۹۱۸ احداث شده است. در ابتدا شرکت تویوتا کارخانه نساجی بود.

در ابتدا اسم شرکت تویوتا بدین صورت نبوده است. در بدو تاسیس شرکت اسم کارخانه تویودا بوده که به معنی کشتزار وسیع برنج می‌باشد.

در سال ۱۹۳۶ کیچیروه پسر ساکیچی موسس شرکت تویودا این کارخانه را تبدیل به یک کمپانی خودروسازی کرد. و در‌‌ همان سال اولین

خودروی تویوتا وارد بازار شد.

اولین محصول تجاری شرکت تویوتا، کامیون ۱٫ ۵ تنی جی۱ بود. در طی جنگ جهانی دوم تمام کارخانه در اختیار جنگ بود و برای ارتش ژاپن، کامیون تولید می‌کرد. تا چند سال بعد، از اتمام جنگ نیز، اجازه تولید خودرو به تویوتا داده نشد.

در سال ۱۹۷۷ مرکز فنی تویوتا در ایالات متحده آمریکا افتتاح شد و سال ۱۹۸۴ همکاری تویوتا با جنرال موتورز در ایالات متحده صورت گرفت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۴:۱۰
شهروز صبوری
سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۲ ق.ظ

حکمت روزگار

چرچیل و فلمینگ

اسمش فلمینگ بود . کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید.اونجا ، پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد.

روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد.نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد.

نجیب زاده گفت: میخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید.

کشاورز اسکاتلندی گفت: برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد.

در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعیتی بیرون اومد. نجیب زاده پرسید: این پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پیشنهادی دارم.اجازه بدین پسرتون رو با خودم ببرم و تحصیلات خوب یادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآینده مردی میشه که میتونین بهش افتخار کنین” و کشاورز قبول کرد.

بعدها، پسر فلمینگ کشاورز، از مدرسه پزشکی سنت ماری لندن فارغ التحصیل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین معروف شد.

سالها بعد ، پسر مرد نجیب زاده دچار بیماری ذات الریه شد. چه چیزی نجاتش داد؟ پنی سیلین. میدانید اسم پسر نجیب زاده چه بود؟
وینستون چرچیل

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۲
شهروز صبوری

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، در نخستین آزمون استخدامی مشترک فراگیر سال 1394 دستگاه‌های اجرایی کشور  که صبح جمعه اول خردادماه امسال در 58 شهرستان و 108 حوزه برگزار شد، 193 هزار و 468 داوطلب ثبت نام کردند که از این تعداد 75 هزار و 31 نفر زن و 118 هزار و 437 نفر مرد بوده‌اند.

براساس این گزارش، از 193 هزار و 468 نفر داوطلب ثبت نام‌کننده 121 هزار و 219 داوطلب در جلسه آزمون حاضر و تعداد 72 هزار و 249 داوطلب غایب بوده‌اند به عبارت دیگر 62.66 درصد داوطلبان در جلسه حاضر و 37.34 درصد غایب بوده‌اند که از تعداد 121 هزار و 219 داوطلب حاضر در جلسه آزمون تعداد 43 هزار و 675 نفر زن و 77 هزار و 544 نفر مرد بوده‌اند.

نتیجه اولیه نخستین آزمون استخدامی مشترک فراگیر سال 1394 دستگاه‌های اجرایی کشور بر روی سایت سازمان سنجش آموزش کشور قرار گرفت و داوطلبان برای دسترسی به نتیجه آزمون لازم است از طریق شماره داوطلبی یا شماره پرونده و همچنین مشخصات شناسنامه‌ای یا اطلاعات کارت اعتباری خود اقدام کنند.

کارنامه نتایج برای تمام داوطلبان حاضر در جلسه آزمون براساس اولین انتخاب صادر شده است و آن دسته از داوطلبان حاضر در جلسه آزمون که حدنصاب لازم را به دست نیاورده‌اند می‌توانند با مشاهده کارنامه از وضعیت علمی خود مطلع شوند.

داوطلبانی که حدنصاب لازم را کسب کردند نیز از زمان اعلام نتایج تا یکشنبه 21 تیرماه فرصت دارند تا با مراجعه به سایت سازمان سنجش برای ویرایش اطلاعات خود شامل اطلاعات بندهای سهمیه سابقه خدمت وضعیت معلولیت و استان یا شهر بومی در انتخاب رشته، شغل، محل خود اقدام کنند.

براساس این گزارش، دارا بودن حدنصاب در نتایج اولیه به منزله معرفی فرد برای مراحل بعدی یا شرکت در گزینش دستگاه‌های اجرایی نیست، پس از تکمیل اطلاعات مربوط به امتیازات بومی و سایر موارد به صورت مجدد با توجه به ضوابط نمره کل نهایی برای هر یک از داوطلبان مصاحبه و فهرست اسامی معرفی شدگان چند برابر ظرفیت در دهه اول مردادماه 94 اعلام می‌شود.

معرفی‌شدگان چند برابر ظرفیت برای مراجعه به دستگاه‌های اجرایی مربوط به منظور انجام سایر مراحل شامل مصاحبه و گزینش از طریق سایت سازمان سنجش اعلام می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۲
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۰ ب.ظ

میر مهدی خان ورزنده پدر ورزش ایران



میرمهدی، فرزند صفی شبستری، به سال 1301 هجری قمری در شبستر پا به دنیا نهاد. نخست مدتی در مدرسه ایرانیان اسلامبول تحصیل کرد، سپس چندی در همین شهر در مدرسه فرانسویان درس آموخت. پس آنگاه به ترتیب مدتی در مدارس نظام عثمانی و دراویتون فرانسه و دارالمعلمین نظامی بروکسل به آموختن فن ورزش پرداخت. ژیمناستیک و شمشیربازی را با نیکویی فراگرفت و پس از بازگشت به ایران، به سال 1333 هجری قمری، به خدمت وزارت علوم و معارف درآمد و به تعلیم ورزش در مدارس پرداخت.
گفتنی است که در آن روزگاران، در نظر مردمان عامی، ورزش کردن به سبک فرنگیان کاری زشت و ناصواب بود. ورزنده آزارها دید، اما چون به کار و هدف خود ایمان داشت و به لزوم تعمیم ورزش میان جوانان بخصوص در مدارس معتقد بود، از این آزارها پروا نکرد. دارالفنون را پایگاه خود قرار داد. غالباً جلسات سخنرانی درباره فواید ورزش تشکیل می داد و مسابقات ورزشی برپا می کرد. پس از مدتی اندک اندک مردم، خاصه جوانان، با ورزش و فواید آن آشنا شدند و ورزنده دلگرمتر و کوشاتر شد و در مواقع مناسب جشن های ورزشی تشکیل می داد و مردم را به حضور در آن ها تشویق می کرد.
ورزش ما به صورت امروزی، تشکیلات منظم و مرتبی نداشت، نه سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالمی وجود داشت و نه فدراسیون و قهرمانی که عرض اندام کند. فقط بالای سر خرابه ای اول ناصریه (ناصرخسرو)، تابلوی بی مسمایی دیده می شد که رویش نوشته بود: دارالمعلمین ورزش.
دارالمعلمین ورزش به داوطلبین فقط دو چیز یاد می داد: شمشیربازی و حرکات سوئدی.
این دو ورزش هم، از آن جهت بود که میرمهدی خان ورزنده، چند صباحی در ترکیه بود و شمشیربازی را از "سلیم سری" استانبولی یاد گرفته بود. شاگردان اولین دوره این دارلمعلمین، مرحوم "صدری"، "مفید"، "صفوی" و یک عده از افسران دانشکده افسری بودند که پس از فارغ التحصیل شدن از تحصیل در واحدهای ارتشی به تعلیم ورزش پرداختند.
خود میرمهدی خان ورزنده که به اصطلاح رئیس ورزش بود، سروان بود و مرحوم صدری که بعدها، معاون او شد، دو ستاره داشت. تنها تشکیلات ورزش تهران یا بهتر بگوئیم (همین خرابه) دارالمعلمین بود که نفراتی تربیت می کرد و تحویل می داد.
یک حکایت تازه متولد
در روز سه شنبه 24آبان سال 1305 تیم منتخب تهران به دعوت مسوولان ورزشی آذربایجان شوروی برای انجام چند دیدار دوستانه و بعد از تصویب مخارج ایاب و ذهاب آن به مبلغ 400تومان در هیات دولت در تاریخ هفتم آبان 1305 عازم آن کشور شد. تیم ایران مربی مشخصی نداشت و بازیکنان آن با نظرخان خانان سردار (همان دروازه بان تیم ملی سوییس) و حسن مفتاح، انتخاب شدند. سرپرستی تیم با میرزامهدی خان ورزنده بود؛ همان فردی که اسم خیابان ضلع جنوبی امجدیه از نام او اقتباس گرفته شده است.
اولین تیم تاریخ فوتبال ایران
سرپرست: میرمهدی ورزنده
مربیان: حسین خان خانان سردار و حسن مفتاح
بازیکنان:
1- حسین خان خانان سردار (کاپیتان تیم)
2- احمدعلی خان سردار
3- حسینعلی خان سردار
4- حسین صدقیانی
5- علی کنی
6- محمدعلی شکوه
7- رضاقلی کلانتر
8- هراند گالوستیان
9- پل (یوسف سمرقندی)
10- امیرعلی اصلانی
11- حسن مفتاح
12- کریم زندی
13- اکبر حیدری
14- ناصر اخوی ها
15- ناصر انشا
16- عزیز اقتدار
ورزنده، گزارش مکتوب می نویسد
قبلاحکایت حضور ایران در باکوی 1305 را به رشته تحریر درآورده ایم. آنچه می خواهیم در این عرصه یادآور شویم، این است که گزارش بازی های مورد اشاره براساس عناوین مندرج در روزنامه های اطلاعات و ایران به شرح ذیل است:
گزارش روزنامه های اطلاعات، دو، آذر 1305/ روزنامه ایران، 16آذر 1305/ روزنامه ایران، 22 آذر 1305
نویسنده گزارش: میرمهدی ورزنده 
http://qudsonline.ir/detail/News/176877

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۴:۲۰
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۶ ب.ظ

حکایت (اورست)

سر ادموند هیلاری (Sir Edmund Hillary) نخستین کسی بود که در 29 ماه می سال 1953 از کوه اورست به عنوان مرتفع ترین کوه دنیا بالا رفت.

با این حال مادامی که انسان اقدام به خواندن کتاب او تحت عنوان «مخاطره بزرگ» نکرده باشد، متوجه نمی شود که هیلاری برای تسخیر قله اورست ناگزیر از رشد کافی برای اجرای این امر خطیر برخوردار بوده است…

جریان از این قرار است که هیلاری در سال 1952 کوشید که از کوه بالا رود، ولی نتوانست.

یک هفته پس از این شکست گروهی از کوهنوردان انگلیسی از او خواستند که برای اعضای گروه آنها سخنرانی کند.

هیلاری یا هلهله و کف زدن هایی پر سرو صدای حضار در پشت میکروفن قرار گرفت. سپس مشت گره کرده خود را به طرف نقشه کوه گرفت وبا صدای بلندی گفت:

«ای اورست، تو بار اول مرا شکست دادی، ولی این بار منم که تو را شکست خواهم داد چون تو رشد کامل خودت را کرده ای اما من هنوز در حال رشد کردن هستم»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۶
شهروز صبوری
دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۰ ب.ظ

تصویر مدیریتی (تورم مدیریتی)

سلام

اینم تصویری مدیریتی که نشانگر تورم در سطح ستادی ادارات و شرکت ها و سازمان هاست

به طوریکه در اغلب این نهادها ما شاهد هستیم که نیروی پشتیبانی بیشتر از نیروی کار

اصلی است برای مثال در شرکتی که تنها 10 نفر کارگر دارد و با یک یا دو نفر مدیر اداره

میشود شاهد 5-6 مدیر هستیم که تاثیر چندانی در تولید و اثربخشی سازمان فوق ندارند :



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۰
شهروز صبوری
يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ب.ظ

لیله القدر خیر من الف شهر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۰:۴۰
شهروز صبوری

در نتیجه سلسله مطالبی که پیرامون مبحث رشد و توسعه نوشته شد و در آن انواع مدلهای رشد متوازن , غیرمتوازن و فشار بزرگ بررسی شد و برای تطبیق وضعیت کشورمان ایران و ارائه پیشنهادی برای آن باید عرض شود که رشد متوازن در وضعیتی که توان اقتصادی پایین باشد روی هم رفته بی نتیجه خواهد بود و در کشورمان نیز تا امروز چندین دوره برنامه هایی برای استفاده از مدل فشار بزرگ طراحی شده که بنا به عللی به نتیجه دلخواه نرسیده است پس در نهایت استفاده از مدل رشد نامتوازن برای کشورمان بهترین گزینه می باشد اما کدام بخش ؟ بخش کشاورزی برای اولویت قرار دادن چندان مثمر ثمر نبوده و با مسائل کم آبی و کمبود زمینهای حاصلخیز مواجه می شود بخش نفت هم که سالهاست سکاندار توسعه کشور است آنطور که باید نتوانسته است به نتیجه برسد به طوریکه در تمامی طرحهای توسعه کشور صحبت از کاهش وابستگی به نفت می باشد صنعت و تکنولوژی نیز به نظر جوابگو نمی باشد و نتوانسته است خود را با وضعیت جهانی تطبیق دهد پس راهکار چیست و باید چه بخشی را به عنوان لوکومتیو رشد و توسعه کشور قرار دهیم؟ سالهاست به نظر می رسد که صنعت حمل و نقل مخصوصا حمل و نقل ریلی می تواند بهترین گزینه برای اولویت قرار دادن برای توسعه کشور در مدل رشد نامتوازن باشد به طوریکه اولا شاهد هستیم که حمل و نقل ریلی آنطور که باید رشد نیافته و تنها در بخشهایی از کشور در دسترس می باشد و می توان با گسترش آن به تمامی کشور خدمات فراوانی به مردم ارائه کرد در ثانی با حجم عظیم مالی که صنعت حمل و نقل دارا می باشد و انتقال آن به بخش ریلی که با هزینه های کمتر و ارزش افزوده بیشتر است می توان آنرا جایگزین بسیاری از طرحهای عمرانی کرده و از کنار آن به عمران آبادانی پرداخت و در نهایت اینکه با وصل شبکه های سراسری ریلی به تمامی مبادی های ورودی و خروجی کشور تجارت گسترده ای در زمینه ترانزیت کالا به وجود آورد . پس پیشنهاد من به مقامات مسئول , نمایندگان , دولتی ها و سایر دست اندرکاران این است که بر روی گسترش مسیرهای ریلی فکر کرده و طرحهای مورد نیاز در این زمینه را آماده کنند که یقینا می تواند سکاندار رشد و توسعه کشور باشد.


kani


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۸
شهروز صبوری