وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرزند» ثبت شده است

شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ

ادیسون

گفته اند ادیسون وقتی رفت مدرسه بعد از چند روزی معلم کلاسشون, نامه ای داد به ادیسون و گفت بده به مامانت. مامانش نامه را باز کرد دید نوشته فرزندتان کودن است مدرسه ما جای کودن ها نیست .نامه را اینگونه برای ادیسون خواند: فرزند شما نابغه است مدرسه ما نمی تواند بیشتر از این آموزش دهد شما شخصا آموزش اورا به عهده گیرید. و مادر ادیسون تو منزل با او کار میکنه در 13 سالگی اولین اختراعش را به ثبت میرسونه

یک روز ادیسون برا خودش جشن تولد میگیرد صندوق خاطرات مادرش که فوت کرده می اورد نامه را پیدا میکنه میاد جلوی افراد باز کنه و بگه من نابغه بودم نامه رو که باز میکنه مکث میکنه و شروع میکنه به گریه و اونجا پی میبره چطور مادرش از ادیسون کودن یک ادیسون نابغه ساخته این افتخار مادر ادیسونه .


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۹
شهروز صبوری
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ق.ظ

کاهش یا افزایش جمعیت مسئله این است (1)

این روزها بحث کاهش یا افزایش جمعیت , پیری جمعیت , کمبود نیروی کار و … به حدی زیاد شده و در رسانه ها به آن پرداخته میشود که برای عموم مردم امری حساس شده است و هر روز خبری در این باره میشوند و در مورد آن بحث میکنند به همین منظور بر آن امدم تا از دیدگاه مدیریتی نگاهی به این مقوله بیندازم تا ببینیم آیا واقعا کشور ما توانایی جمعیتی بیش از این را دارد؟ آیا افزایش جمعیت منجر به پیشرفت کشور میشود؟ آیا مردم دوباره به افزایش جمعیت تشویق خواهند شد؟ و … و سوالهایی از این دست که هر روزه بین مردم مطرح هستند البته به علت طولانی بودن مطلب سعی میکنم در چند بخش به این مطلب بپردازم و در این قسمت تنها به ارائه برخی آمار و مطالب پیرامونی خواهم پرداخت و در ادامه راهکارها را بررسی خواهم کرد.

 آمارهای سازمان ثبت احوال کشور نشان می‌دهد که سن ازدواج برای مردان و زنان نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته و به میانگین 27.2 سال برای مردان و حدود 23 سال برای زنان رسیده که این آمارها زنگ خطری برای افزایش تجرد قطعی در جامعه است . بررسی پژوهشگران در مطالعات جمعیت‌شناختی  نشان می‌دهد که سالمندی جمعیت به‌ این معناست که نسبت افراد سالخورده به کل جمعیت در حال افزایش باشد، به عبارت دقیق‌تر، جمعیت رو به سوی‌ سالمندی، جمعیتی است که بین 7 تا 14 درصد آن جمعیت‌ را گروه‌های سنی 65 ساله و بیشتر تشکیل دهند. این نسبت‌ در جامعه سالمند بین 14 تا 20 درصد و در جامعه سالخورده‌ 20 درصد و بیشتر است.

بررسی‌های جمعیتی نشان می‌دهد که جمعیت جهان‌ رو به سالمندی می‌رود و این روند در آینده سریع‌تر خواهد بود. جمعیت ایران نیز همگام با جمعیت جهان رو به سالمندی می‌رود. برخی جمعیت‌شناسان بر این اعتقاد هستند که باید برای جلوگیری از وقوع پدیده سالمندی سیاست‌های افزایش جمعیت در کشور ترویج شود؛ ولی برخی دیگر چنین عقیده‌ای ندارند و می‌گویند «افزایش کیفیت» زندگی از «افزایش کمیت» جمعیت مهم‌تر است.در این میان در دوسال گذشته همواره این پرسش مطرح بوده است که آیا صرف توصیه سیاستگذاران و احیانا اتخاذ تدابیر تشویقی و تنبیهی از سوی آنها برای کنترل موالید و پایین‌آوردن رشد جمعیت کافی است؟ تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که سیاست‌های تشویقی و تنبیهی محدودیتی دارد که عبارت است از عقلانیت حسابگر خانوارها.نرخ رشد جمعیت و تاثیر آن بر ساختار سنی جمعیتی تبعات اقتصادی بسیار مهمی دارد که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و سیاستمداران (سیاست‌گذاران) بوده است.وقتی جمعیت یک کشور پیر می شود طبیعتاً انرژی آنها کمتر می شود و توان تولید ثروت در آن کشور ضعیف می شود. چه در بعد کشاورزی و چه در بعد صنعت اینها آثار اقتصادی منفی بدنبال دارند.همچنین از نظر روحی و روانی وقتی جمعیت پیر می شود نشاط و شادابی روحی و روانی کشور هم کم می شود و اینها در رفتارهای اجتماعی آثار منفی می گذارد. بالعکس اگر جمعیت یک کشور جوان باشد هم از لحاظ  تولید و ثروت ملی آن کشور رشد بیشتری خواهد داشت و هم از حیث روحی و روانی و روابط اجتماعی و فرهنگی یک نوع نشاط و سر زندگی بالایی پیدا می‌کند. دلایل موافقان و مخالفان افزایش جمعیت به شرح زیر است:

موافقان

– نیروی انسانی منشا قدرت است.

– رشد جمعیت سفارش دین و کنترل جمعیت توطئه غرب است.

– جمعیت زیاد، عامل توسعه اقتصادی است.

– جلوگیری از روند پیر شدن جمعیت میکند.

– وقتی نیمی ازجمعیت یک کشور سالخورده باشد نیمه جوان جمعیت باید انرژی خود را صرف نگهداری و خدمات رسانی به نیمه سالخورده کنند و این بزرگترین چالش اقتصادی است.

مخالفان

– فراهم نبودن زیرساختها (آموزشی، بهداشتی، رفاهی و…)

– مبهم بودن آینده شغلی نسل آینده

– شرایط نامناسب معیشتی و اقتصادی خانوادهها (والدین)

– فراهم نبودن زندگی توام با رفاه برای نسل آینده

– نبود پشتوانه کارشناسی برای افزایش جمعیت

– به دلایل فرهنگی رشد جمعیت بیشتر در فقرا رخ خواهد داد و سبب وخامت وضع آنها خواهدشد

 این در حالی است که پیش از این و در راستای اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت که به مدت بیش از 20 سال به‌صورت منسجم و سازمان‌یافته به اجرا درآمد، تمام توان و امکانات ارکان‌های مختلف نظام در راستای عملی شدن سیاست کاهش جمعیت به کار گرفته شد به گونه‌ای که شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» در تمام ابعاد زندگی و باور‌ خانواده‌های ایرانی رسوخ کرد.

علاوه بر این این روزها با بلا رفتن سرسام آور هزینه های زندگی ازدواج کردن هم برای نسل جوان ایرانی مشکل شده است چه برسد فرزند د ار شدن و مسئولین امر از دادن هر گونه تسهیلات برای ازدواج و فرزند دار شدن عاجزند چرا که بر اساس گزارش ها حتی وام 3 میلیونی ازدواج نیز 1 میلیون متقاضی در نوبت دارد! در هر حال مقایسه سرعت سالمندی در ایران در مقایسه با هشت کشور توسعه‌یافته و درحال توسعه، نشان می‌دهد ایران در میان کشور‌هایی همچون مصر، ترکیه، پاکستان، کره‌جنوبی، انگلستان، فرانسه، ژاپن و آلمان بیشترین سرعت سالمندی را دارد. به گزارش ایرنا، طبق پیش بینی‌های صورت گرفته جمعیت جوان در سال 2050 میلادی در ایران به 6/11 میلیون نفر می‌رسد که این رقم 14 درصد جمعیت را به خود اختصاص خواهد داد. پیش از این نیز بانک جهانی پیش‌بینی کرده بود که نمره ایران در شاخص وابستگی سالخوردگی تا سال 2050 پنج برابر خواهد شد. این به آن معنا است که نسبت جمعیت غیرفعال ایران به جمعیت فعال در سال 2050 حدود 5 برابر می‌شود.دفتر مرجع جمعیت همچنین نرخ بیکاری جوانان در ایران بین سال‌های 2005 تا 2010 میلادی را برای زنان 34 درصد و برای مردان 20 درصد گزارش کرده است.

روند تغییرات شاخص‌های سالخوردگی جمعیت هشت کشور مورد مطالعه از سوی مرکز آمار ایران در فاصله سال‌های 1950 تا 2100 نشان می‌دهد، شاخص کلی سالخوردگی جمعیت (درصد جمعیت 60 ساله و بیشتر نسبت به جمعیت زیر 15سال) طی این دوره حاکی از یک سیر صعودی طی سال‌های 1950-2100 برای کشورهای در حال توسعه ایران، مصر، ترکیه و پاکستان بوده و برای کره‌جنوبی این روند از سال 1950 تا 2050 صعودی بوده و بعد از آن کاهش می‌یابد. این شاخص در کشورهای توسعه‌یافته برای انگلستان و فرانسه از سال 1950 تا 2100 شاهد افزایش ولی برای ژاپن و آلمان این شاخص از سال 1950 تا 2050 افزایش و بعد از سال 2050 تا سال 2100 کاهش داشته است.و همین سالمند شدن جمعیت است که نگرانی ها ی جدی ایجاد کرده است و باید هر چه سریعتر راهکاری برای ان اندیشیده شود چرا که اگر هزینه ها کاهش نیابد و جوانان به ازدواج ترغیب نشوند هرگز نمی توان رشد جمعیت را افزایش داد.اکثرکشورهای اروپایی در دهه های اخیر با کاهش نرخ رشد و پدیده پیری جمعیت مواجه بوده اند. این کشورها همگام با رشد اقتصادی ، افزایش اشتغال زنان و رشد نظریه ها فمینیستی که فرزند آوری زیاد را بهره کشی از زنان و تهدید سلامت آنان می شمردند با کاهش نرخ موالید مواجه شدند و در بسیاری از کشورها نظیر ایتالیا و آلمان نرخ رشد حتی منفی شد.این موضوع که زنگ خطر را مخصوصا در بخش اقتصاد این جوامع به صدا در آورد باعث شد که متولیان امور اجتماعی را به فکر چاره ای بیاندازد که جبران کمبود نیروی کار در آینده رادر برنامه ریزی های خود لحاظ کنند.کشورهای اروپای غربی و شمالی همزمان دو سیاست جمعیتی را مدنظر قرار دادند

1- حمایت مالی از فرزند آوری ودادن تسهیلات چشمگیر نظیر مقرری ماهانه در حد حقوق یک کارمند تمام وقت ، حمایتهای بهداشتی رایگان ویا ارزان قیمت و ارایه خدمات اجتماعی مانند فرستادن بیبی سیتر برای آموزش صحیح مراقبت از کودک

2- باز کردن مرزها به روی نیروی کار جوان خارجی که جایگزین نیروی کار در حال نقصان داخلی شود

اما در اجرای سیاست دوم کشورهای اروپایی قید فرهنگ پذیری را به این سیاست افزودند .فرهنگ پذیری به این معناست که مهاجران خارجی که اکثرا از کشورهای محروم و اصطلاحا جهان سوم وارد این کشورها می شوند الزاما باید با فرهنگ جامعه مقصد همگن شوند و ارزشهای دموکراتیک وفرهنگ جامعه مدرن را درونی کنند.

در این راستا آموزش رایگان در مدارس و تحت پوشش قرار گرفتن حمایت های اقتصادی از فرزندان مهاجران هم در برخی از کشورها اعمال شد تا کودکان این مهاجران به عنوان یک شهروند به وظایف خود در شبکه روابط اجتماعی جامعه مقصد آشنا باشند و به عنوان یک آلمانی یا یک هلندی بتوانند در آینده کشور به عنوان یک شهروند نقش ایفا کنند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۰:۴۳
شهروز صبوری