با سلام
مدتها بود که فکرم مشغول این بود که چرا باید شهرستان ما با وجود پتانسیل های فراوان همچنان مشکلاتی در بخشهای عمومی داشته باشه و چرا این پتانسیل ها هماهنگ نمیشوند تا توان آنها بیشتر شده و به سود منطقه باشد؟ هر جایی صحبت از مجمع خیریه ای بود یا کار عمومی یا موارد مشابه پیشنهاد می دادم که اتاق فکری برای شهرستان در این موارد تاسیس بشه و اخیرا نیز این متن رو نوشته بودم که به لطف دوستان نیز در هفته نامه گونئی خبر چاپ و در دسترس اهالی شهرستان قرار گرفت.
شهرستان شبستر و هماهنگی پتانسیل های موجود!!!
شهرستان شبستر از دیرباز به فرهنگ و مشارکت بالای اجتماعی مردم در امور
عمومی معروف بوده است و نشان این گفته میزان بالای فعالیت های اجتماعی و
مشارکت مردم در توسعه و آبادانی منطقه از جمله ساخت مدارس , مساجد , حمامها
, بازارها , مراکز ورزشی و سایر امکان عمومی و اجتماعی در شهرها و
روستاهای این شهرستان است که از گذشته ای دیرین به دست توانمند اهالی و
خیرین گرانقدر بنا شده است.امروزه نیز اهالی این خطه از سنت حسنه مشارکت در
فعالیت های عمومی پیروی کرده و حتی می توان به جرات گفت بیشتر از گذشته به
آن می پردازند به طوریکه شاهد گسترش روزافزون خیریه ها و انجمن های خیرین و
سایر فعالیت عمومی هستیم که بیانگر نقش مردم در زندگی خویش هست.هم اکنون
شاهد هستیم که شهرستان شبستر با دارا بودن مجمع خیرین سلامت , مجمع خیرین
مسکن ساز , مجمع خیرین مدرسه ساز , گروههای غیردولتی , خیریه های شهرها و
روستاها , جمعیت های اهالی مناطق در مرکز و تعداد بیشماری از خیرین مستقل
که به صورت فردی اقدام به انجام امورات زیربنایی در سطح شهرستان می نمایند
به عنوان شهرستانی مطرح هست که اکثریت کارهای عمرانی با همیاری مردم انجام
می شود .
امروزه با افتخار می توان گفت شهرستان شبستر یکی از شهرستان
های نمونه در سطح کشوری هست که بنا به اعلام آمارهای رسمی میزان مشارکت های
مردمی در عمران و آبادانی آن بسیار بالا و حتی برابر با بودجه های دولتی
می باشد به طوریکه بنا به گفته فرماندار محترم شهرستان در سال 93 علاوه بر
تخصیص های دولتی ،مردم و خیرین این شهرستان علاوه بر ساخت مساجد و خیریه
ها نزدیک به 25 میلیارد تومان در پروژه ها مشارکت داشته اند.
اما بعد از
اینهمه مزایا و نکات مثبت درباره شهرستان چرا همچنان شاهد برخی ضعف ها و
برخی ناهماهنگی ها در سطح شهرها و روستاها هستیم به طوریکه در مناطقی شاهد
تکرار و تعدد برخی امکانات مانند مدارس یا مساجد و ... می باشیم و در برخی
مناطق اهالی از وجود یک مسجد یا مدرسه یا سایر امکانات زیربنایی محروم
هستند؟ چرا باید در شهرستانی که این چنین خیرین و اهالی دست به خیری دارد
چنین کمبودهایی وجود داشته باشد؟ مگر نه این است که طبق اعلام رسمی سالانه
میلیاردها تومان در ساخت و سازهای امکان عمومی توسط خیرین هزینه می شود پس
چرا کمبودها همچنان پابرجا هست و رفع نمی شود؟ اینها و سوالات بیشمار دیگری
هست که باید به آن پاسخ دهیم تا ببینیم با وجود این پتانسیل های عظیم در
سطح شهرستان و این سطح بالای همکاری اهالی در عمران و آبادانی چرا همچنان
باید برخی مناطق روستایی از داشتن مدارس یا درمانگاه یا مسجد یا زمین ورزشی
و ... محروم باشند و چرا در برخی مناطق دیگر شاهد تعداد زیادی مسجد یا
مدرسه یا سایر امکانات باشیم که بیش از نیاز منطقه بوده و حتی برخی بدون
استفاده باقی می ماند؟یا سوالی که در اذهان اکثر شهروندان وجود دارد این
است که با این خیل عظیم سرمایه گذاریها چرا هزینه در کارهای تولیدی که منجر
به اشتغال جوانان می شود پایین است و چرا خیرین گرانقدر که توان بسیار
بالایی در سرمایه گذاری دارند کمتر حول محور اشتغال و ایجاد کارخانه تلاش
می نمایند؟چرا با وجودیکه می توان با ساخت یک کارخانه بسیاری از مشکلات
زیربنایی را حل کرد کمتر به آن بها داده می شود و کمتر کسی در فکر برنامه
ریزی برای اشتغال زایی از طریق خودیاری و خیرین هست؟
از شواهد امر
اینطور به نظر می رسد که سطح هماهنگی ظرفیت های بالقوه در شهرستان تا حدودی
پایین هست و موازی کاری در حد بالایی در حال رخ دادن است به طوریکه وقتی
اهالی یک منطقه تصمیم به هزینه کردن در بخش عمومی می کنند اطلاعات واضح و
شفافی از وضعیت کلی شهرستان ندارند و تنها به منطقه خود فکر می کنند برای
مثال شاید در روستایی از نظر وجود مسجد یا مدرسه هیچ کمبودی وجود نداشته
باشد و در روستای مجاور این کمبود وجود داشته باشد ولی بنا به عدم هماهنگی و
عدم شناخت درست نیازهای کلان با وجود اشباع مدرسه باز هم در روستای فوق
مدرسه ای دیگر بنا می شود در حالیکه شاهد هستیم اکثر این تاسیسات بعد از
مدتی بلااستفاده می گردد! و یا با توجه به محدودیت توان سرمایه ای این
مجموعه های خیریه بیشتر به فکر راه اندازی مراکز عام المنفعه مانند مسجد ,
حسینیه , مدرسه و ... هستند و به فکر تاسیس کارخانه یا مراکز تولیدی که
خواست اکثریت شهروندان منطقه هست نمی افتند چون سرمایه کلانی می خواهد که
از قدرت تک تک این مجموعه ها خارج است!پس چه کاری باید کرد؟
برای رفع
این مشکلات پیشنهاد می گردد یک نهاد عمومی در سطح شهرستان تاسیس گردد که به
نوعی اتاق فکر , کانون هم اندیشی , مرکز هماهنگی و ... شهرستان باشد به
طوریکه از تمامی شهرها و روستاها , از تمامی مجامع و خیریه ها و نهادهای
عمومی , از تمامی ارگان های دولتی مربوطه , از اصناف و اقشار , از نخبگان و
در کل از اکثریت اهالی شهرستان به طور متوازن در آن افرادی باشند که
بتوانند این هماهنگی مورد نیاز در سطح شهرستان را بوجود آورند , این مرکز
می تواند با استفاده از ظرفیت های علمی شهرستان که با وجود دانشگاه ها و
نسل متخصص و تحصیل کرده به وفور یافت می گردد یک کمک و همیار کارشناسی برای
تمامی امور زیربنایی و توسعه ای شهرستان باشد , برای مثال با برآورد
نیازهای مناطق مختلف شهرستان لیستی از مناطقی که نیاز بیشتری به فعالیت
دارند تهیه کرده و در اختیار خیرین و مجامع خیریه قرار دهد و همچنین رابط
میان تمامی نیکوکاران سطح شهرستان و حتی خارج از شهرستان و تهران باشد.این
نهاد می تواند تحت نامهای مختلف تاسیس گردد و از تمامی ظرفیت ها و پتانسیل
های گسترده شهرستانی بهره گرفته و به هماهنگی و توازن فعالیت های زیربنایی
شهرستان کمک کند و از موازی کاری های رخ داده جلوگیری نماید.همچنین این
مرکز می تواند با هم افزایی در میان تمامی خیرین و جمع آوری توان کوچک هر
یک از آنها به توانی عظیم دست یافته و حتی سرمایه گذاری ها و کارهای کلانی
در سطح شهرستان انجام دهد که از توان هر یک از مجامع خرد خارج می باشد برای
مثال با راه اندازی چنین نهادی و استفاده از چنین ظرفیت بالقوه ای می توان
به ایجاد کارخانه های بزرگ در سطح شهرستان فکر کرد که یقینا امروزه از
مهمترین نیازهای شهرستان بوده و هر قدمی که در راه اشتغال صورت گیرد از
مهمترین گام های عمران و آبادانی خواهد بود.در نهایت به تمامی مسئولین امر و
افراد فعال در امور خیریه پیشنهاد می گردد با تدبر بیشتر نسبت به هماهنگی
های بیشتر در سطح شهرستان اقدام نمایند و این نکته را همیشه مد نظر قرار
دهند که کارهای خرد و انفرادی هر میزان سودی که برای منطقه داشته باشد
یقینا همکاری و انجام کارهای بزرگ از آن مفیدتر خواهند بود