شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ
متخصصانی با رزومه های علمی بسیار قدرتمند، اما بدون استفاده و بی ثمر
کارشناسان و متخصصان جوانی که وارد دهه چهارم زندگی خود شده اند، و به اعتراف اساتید و بزرگان علوم در سطح بسیار بالایی از توانمندی علمی قرار دارند با رزومه هایی آنقدر پربار که قابل ذکر نیست. اما افسوس که هیچ برنامه ای برای استفاده از آنها وجود ندارد.
هرآنکس که در جامعه دانشگاهی ایران بصورت حرفه ای فعالیتی دارد، نیک می داند که در دهه های نخستین سده حاضر خورشیدی یعنی زمانی که دانشگاه تهران بعنوان اولین دانشگاه ایران ساخته شد، عملا چیزی بنام استاد دانشگاه بومی در حد و اندازه معیارهای آنزمان وجود نداشت. نسل اول دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی راهی اروپا شدند و نسل اول اساتید بومی ایرانی را بنیان نهادند.
خوب می دانیم از روزگاری که در ایران، دارندگان مدرک دیپلم تا آن اندازه کم بودند که دولت های وقت برای تامین معلمان مقاطع پایه و دبیرستان با کمبود نیرو مواجه بودند. و زمانی را حتی در دوران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی بخاطر می آوریم که حتی دارندگان مدرک کارشناسی در حداقل ممکن قرار داشتند. بعد از تاسیس دانشگاه آزاد و بعد از رفاه نسبی جامعه ایرانی پس از دوران دفاع مقدس اندک اندک بر تعداد دانشگاهیان در تمامی مقاطع افزوده شد و دهه 1370 دوران آغاز این افزایش دانش آموختگان بود.
اجازه دهید نگارنده اینگونه بیان کند، همانگونه که آدم بی سرپناه در وحله اول صرفا به داشتن یک سرپناه و سقف مطمئن بالای سر می اندیشد و بعد از تامین آن به آرامی در اندیشه تزئین و گسترش آن برمی آید در جامعه دانشگاهی ایران نیز نه آنکه مقوله رزومه و سوابق علمی و حرفه ای تا پیش از 1370 رایج نبوده باشد، ولی تا آن دوران به اقتضای نیازهای جامعه دغدغه اصلی تامین تعداد مورد نیاز کارشناس، کارشناسی ارشد، دکترای حرفه ای و دکترای تخصصی در رشته های گوناگون بود، بعبارت دیگر اولویت اصلی در این زمینه براساس کمیت بود و تامین هرچه سریعتر قشر تحصیلکرده، اما با اشباع نسبی جامعه و صنایع و ظرفیت های زیرمجموعه نیازمندش از افراد تحصیلکرده دانشگاهی، دهه 70 شمسی دورانی گردید که در آن اساتید دانشگاهها به مقوله اهمیت رزومه در کنار مدرک اشاره نمودند و صاحبان حرفه ها نیز در کنار مدارک متقاضیان کار طلب رزومه حرفه ای داشتند.
بدین ترتیب در میان ورودی های 1380 به بعد دانشگاههای کشور، نسل جدیدی پدید آمد، با حرص و ولع بی پایان تامین رزومه هایی بسیار قوی، این گروه از جوانان که در سالهای آغازین دهه 1390 اغلب یا دانشجوی دکترای تخصصی بودند و یا دانشنامه دکتری خود را اخذ نموده بودند، و به لحاظ سنی نیز در میانگین سنی 30 تا 35 سال قرار داشتند افرادی بودند و هستند که علاوه بر مدارک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی، رزومه هایی بسیار پربار بهمراه خود دارند. رزومه هایی شامل تالیفات و ترجمه های فراوان در شکل های مختلف مقالات علمی – ترویجی، و یا علمی – پژوهشی و ISI و یا تالیف و ترجمه کتب تخصصی مختلف، حضور در کارگاه های آموزشی و دوره های تخصصی فراوان و حتی برگزاری آنها، حضور در همایش های منطقه ای، استانی، ملی، بین المللی داخل و خارج از کشور در کسوت سخنران، دبیر اجرایی، دبیر علمی، داور و سایر موارد….. در بخش دیگری از رزومه های خود انواع سوابق تدریس در مراکز مختلف دانشگاهی، آموزشگاهی یا دبیرستان های دولتی و غیرانتفاعی و غیره را دارند. و گواهی های بسیاری برای رو نمودن به همراه دارند که نشاندهنده همکاری های کوتاه مدت اما مفید آنان با ارگان های دولتی یا بخش های خصوصی در زمینه تخصصی آنها می باشد. خلاصه کلام آنکه اگر مسئولی یا صاحب مقامی از اینگونه افراد بخواهد که فقط بصورت تیتروار و با نام بردن از سوابق خود، رزومه را در یک یا حداکثر 2 صفحه خلاصه نمایند عملا کاری غیرممکن خواهد بود، زیرا صرف نام بردن از این تعداد فعالیت ها نیز به چندین صفحه کاغذ A4 نیازمند است.
آری نسل متخصصی که وارد دهه چهارم زندگی خود شده است، با شتاب از دوران جوانی خود فاصله می گیرد، متعهدانه در پاسخ به ارشادات اساتید خود حتی از آن اساتید بزرگوار گاها جلوتر رفته است، رزومه هایی سنگین و پرکار و ارزشمند را زینت مدارک دانشگاهی خود ساخته است، اما ….. آه و افسوس که در اینجا باید گفت : اما این نسل بیکار است، اما این نسل ناگزیر به خروج از وطن برای یافتن کاری است که برایش تربیت شده است، اما این نسل متخصص و دارای رزومه بلااستفاده مانده است!!!!
چند روز پیش در وبسایت ایسنا مقاله ای ارائه شد با چنین عنوانی : چرا ترکیه می تواند ولی ما نمی توانیم؟
درد اصلی نگارنده مقاله مزبور در این بود که چگونه است که کشور ترکیه در جریان اشاعه فرهنگ خود از طرق مختلف خصوصا جذب دانشجویان خارجی و تبدیل آنها به سفرای فرهنگی خود می تواند فرهنگ و زبان خود را در دهکده جهانی اشاعه دهد ولی ما نمی توانیم.
وقتی تیتر مطلب را دیدم و آن مقاله به حق وزین را خواندم یادم آمد که اکنون چند سالی است که مداوما تکرار می شود چگونه است که کشورهایی همانند : ترکیه، سنگاپور، مالزی، اندونزی، کره جنوبی، و ….. علی رغم اینکه به لحاظ وسعت کوچکتر از ایران هستند و گاه همانند ترکیه همپای ایران جمعیت دارند و گاه همانند اندونزی بیش از ایران جمعیت دارند و هیچگاه نیز ذخایر انرژی زیرزمینی همانند ایران را نداشته اند بلکه از ایران وارد نموده و هزینه می پردازند، اما با اینحال در بسیاری از زمینه ها خصوصا در زمینه های علمی، تعداد مقالات بین المللی، پزشکی و دارو، صنعت و تجارت، تولید تکنولوژی های نوین و غیره ……. با فاصله ای غیرقابل مقایسه از ایران جدا شده و در رتبه هایی شاخص قرار دارند؟؟؟
پس از اینهمه نوشتار نگارنده تنها یک سوال دارد، سوالی که هدف اصلی نگارش متن حاضر است، آیا در پُست ها و سِمت های مختلف اجرایی کشور اعم از نهادهای فرهنگی، تجاری، علمی و آموزشی و …. کارشناسان و متخصصان براساس رزومه خود دسته بندی، انتخاب و بکار گمارده می شوند؟ یا مسئولین مجری برنامه های اجرایی مهم حداقل از مشاوره های کارشناسان براساس رزومه تخصصی بهره می برند؟
بیایید بپذیریم که حرکتی همانند اشاعه فرهنگ و زبان ملی در سطح جهانی، نیاز به ارائه دکترین های تخصصی کارشناسان و متخصصان دارد نه دستور مقامات مسئول. و ارائه دکترین و راهکارهای موثر همان کاری است که نسل متخصص ما برای آن بخوبی تربیت شده است، ولی مورد استفاده قرار نمی گیرد.
رضا صبوری – باستان شناس
۹۴/۰۶/۱۴