وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری

وبلاگ علمی , عمومی شهروز صبوری
شهروز صبوری از استان آذربایجان شرقی و شهر شبستر هستم . لیسانس مدیریت بازرگانی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی و هم اکنون دانشجوی دکترای مدیریت کارآفرینی هستم. مدیر گروه مدیریت دانشگاه آزاد واحد خامنه و مدرس سایر دانشگاه های آزاد و پیام نور شهرستان شبستر بوده و دروس رشته های مدیریت و حسابداری را تدریس میکنم.همچنین مشاوره های مدیریتی , اقتصادی و تحصیلی را به علاقه مندان ارائه مینمایم.
مقالات ذیل را در کنفرانس های ملی و بین المللی ارائه کرده و در مجلات داخلی و بین المللی نیز به انتشار رسانده ام:
1- بازاریابی سبز در ایران ، پتانسیل ها و چالش ها (1389)
2- رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت بحران (1392)
3- وقف ثروت بی پایان در تاریخ و فرهنگ شبستر (1392)
4- فرایند گذار به توسعه با رویکرد حماسه اقتصادی (1392)
5- آموزش کارآفرینی نیاز امروز فضای کسب و کار (1393)
6- کارآفرینی راهی به سوی بهبود فضای کسب و کار (1393)
7- ارتباط کارآفرینی و هویت اقتصادی (1393)
8- Entrepreneurship Training is the Requirement of Business Environment of Today (2014)
جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ

مصرف و سوء مصرف

الگوی مصرف صحیح

سلام

مدتها بود ذهنم درگیر موضوع مصرف بود و میخواستم مطلبی در اینباره بنویسم 

از دیرباز انسان و جامعه بشری با مصرف منابع مواجه بوده و قحطی و کمبود منابع و … انسان را به اندیشیدن در اینباره رهنمون کرده است.دین مبین اسلام نیز با تکیه بر دور اندیشی بر مصرف درست و بهینه تاکید کرده و انسان را از مصرف بیهوده و سوءمصرف که همان اسراف میباشد نهی میکند. از قرن هجدهم به اینور با انقلاب صنعتی و رشد و پیشرفت تولیدات و تولید انبوه مصرف در جوامع انسانی به شکل فزاینده ای افزایش یافت به طوریکه مصرف چندین قرن قبل از ان در عرض یکسال تولید و مصرف میشد و این روند با بروز انقلاب های دیگر از جمله انقلاب الکترونیکی به اوج خود رسید به طوریکه با رشد شدید جمعیت در اواخر قرن بیست و ابتدای قرن بیست و یکم افزایش مصرفی که زمانی موجب رشد و پیشرفت و مایه مباهات بشر بود امروزه به عامل تهدیدی تبدیل شده و از هر جهت زندگی انسانی را در معرض خطر قرار داده است به طوریکه از جنبه های مختلف شاهد هشدارهایی هستیم تا به کاهش مصرف و تخریب بی رویه طبیعت برای ارضای نیازهای مصرفی انسان برسیم ولی افسوس که همچنان این امر مغفول مانده است و بشر همچنان مغرور از کنترل طبیعت و بهره برداری از آن به کار خویش ادامه داده و روز به روز زخمهای بیشتری بر بدن نحیف و رنجور مادر زمین میزند.

در کشور خود ما نیز این معضل روز به روز بیشتر مشاهده شده و به نقطه انفجار خویش نزدیک میشود به طوریکه امروزه با مصرف سالانه حدود یک میلیون تن انواع ظروف پلاستیکی و یکبارمصرف و … در وضعیت بحرانی به سر برده و جایی از طبیعت زیبای کشورمان اعم از کوهها و دریاها و رودها و … از گزند مصرف گرایی مصون باقی نمانده است و در هر منظره ای تا چشم کار میکند بطری خالی , انواع نایلکس , ظروف یکبارمصرف و سایر زباله های چنینی مشاهده میشود.البته منظور از نوشتن این مطلب نقد و بررسی ظروف یکبار مصرف یا پلاستیک و سایر زباله های بازیافت شدنی نیست و بیشتر تاکید بر خود مصرف و مصرف گرایی است که روز به روز بیشتر شده و زندگی انسانی را تهدید میکند.

بشر امروزه در استفاده از منابع زمینی اعم از مواد غذایی , معادن و منابع زیرزمینی , حیات وحش , آب و خاک , جنگل و … هیچ حد و مرزی نمیشناسد و تا جای ممکن به مصرف ادامه میدهد ولی این روند تا کی جواب میدهد؟ آیا تا ابد میتوان به اینکار ادامه داد یا روزی که دیر هم نیست و شاید به زودی شاهدش باشیم این منابع به پایان خواهد رسید؟ آیا باید از امروز به فکر نباشیم و سعی در اداره و کنترل مصرف نباشیم؟ شاید یادتان باشد تا سالها قبل وقتی در یک مهمانی فردی چند قاشق غذا میخورد بقیه اش در بشقاب می ماند که اکثرا سر از سطل زباله در می آورد ولی امروزه با فرهنگ سازی مناسب تا حدودی رسم شده است که هر فردی اضافه غذای خویش را برده و بعدا مصرف میکند! شاید به نظر چندان مهم نیاید ولی آیا میدانید هر روز چندین و چند هزار مهمانی در کشور و سطح دنیا برگزار میشود؟ اگر از هر کدام همین مقدار اندک غذا تبدیل به زباله شود چه مقدار عظیمی میشود؟ اصلا مقدار عظیم هم نشود آیا میتوانید تصور کنید برای به وجود آمدن یک دانه برنج یا گندم چه مقدار آب , خاک , کود و سایر نهاده های تولید مصرف شده است که به این آسانی دور ریخته میشود؟ تازه این شاید نمونه ای کوچک باشد در برابر رسم و رسومات مدرنی چون سلف سرویس که معنای واقعی اتلاف منابع را در ذات خود دارد جاییکه برای 100 نفر مهمان به اندازه 500 نفر (شاید هم بیشتر) غذا تهیه و سرو میشود و بعد از اتمام مراسم به دلیل دست خوردن چه میزان از این غذاها از بین رفته و نابود میشود. منابع زیرزمینی که جای خود دارد و مصرف روزافزون نفت , گاز و … نیز گواه این موضوع است و وقتی گفته میشود روزانه در ایران 70 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود شاید ما تصور نکنیم که یعنی چی ولی وقتی مقداری به کلمه 70 میلیون لیتر تامل می نماییم متوجه میشویم که چه میزان منابع در روز مصرف شده و از بین می روند تازه منابعی که غیرقابل جایگزین بوده و هزاران سال طول کشیده است تا به وجود آیند و ما در عرض یک روز سوزانده و از بین میبریم!!! همین قضیه ظرف و ظروف یکبار مصرف نیز نمونه بارز دیگری بر این قضیه سوء مصرف میباشد که خود مقاله ای دیگر میخواهد جایی که میبینیم اگر این لوازم در ابتدا فقط جهت مراسمات و آسانی مهمانی ها و … بود امروزه دیگر در خانه ها نیز مورد استفاده قرار میگیرند و در یک جمع 4 نفری هم از سفره و بشقاب و … یکبار مصرف استفاده میشود.و همانطور که اشاره شد در کنار مصرف منابع نفتی برای این کار منجر به آلودکی محیط زیست نیز میشود که از دو جنبه برای انسان زیان آور است و حال سوالی که مطرح میشود آیا نمیشود مانند قدیم از مواد با دوام تری برای چنین منظورها استفاده کرد؟ آیا نظافت سفره چنان کار سختی است که باید برای هر وعده غذا کلی نفت به عنوان سفره مصرف کنیم؟ آیا نمیتوان برای مصارفی چون نوشابه یا شیر و … از ظروف شیشه ای طبق روال قدیم استفاده کنیم؟ یعنی در استفاده از بطری شیشه ای آنقدر خطرات بهداشتی وجود دارد که از مصرف یک میلیون تن مواد نفتی و در مقابل تولید همین مقدار زباله غیر قابل تجزیه شدیدتر است؟؟؟

البته دلیل نوشتن این مطلب ورود به جزئیات و مصادیق نبود چه نمونه های فراوانی در زندگی روزمره هست که شاهد از بین رفتن بی دلیل منابع یا همان اسراف میشویم و در صورت پرداختن به این موارد نیاز به مقاله های فراوان و طولانی وجود دارد که از حوصله فضای اینترنت خارج است و در این مطلب بیشتر منظورم تلنگری بود بر همگان اعم از مصرف کننده , تولید کننده , کارشناسان , مسئولین و … که این راه بسیار خطرناک بوده و آینده ای مبهم فراروی انسان و جامعه انسانی قرار میدهد و باید طرحی نو انداخت قبل از آنکه کار از کار گذشته باشد!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۲
شهروز صبوری

سلام

اینم تصویری است که امروزه زیاد به چشم میخوره و جالب توجه است . در واقعیت نیز چنین است و ما اکثرا کارهایی رو میبینیم که شروع میشوند ولی به دلایلی که بحث زیادی را میخواهد نا تمام می مانند :



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
شهروز صبوری
جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ

تشیع جنازه کتاب

1237054_583418235048149_1301491034_n (1).jpg

سلام

امروز عکسی دیدم که واقعا تاثر برانگیز بود مخصوصا برای کسانی که در زندگی با کتاب مانوس بودن و دورانی خوب و عالی با کتاب و کتابخوانی داشتند.

شاید زیاد نگذشته از زمانی که اکثریت مردم و دانش اموزان و دانشجویان عضو کتابخانه ها بودند و همیشه در پی مطالعه و همراهی با این دوست عالی بودند دوستی که یاری مهربان بود برای همه ما که هر چیزی میخواستیم یاد میداد بدون هیچ چشمداشت و انتظاری ولی زود گذشت و دوران شکوفایی کتاب و کتابخوانی گذشت و دنیای مجازی و اینترنت و کامپیوتر و ای بوک و … جای انرا گرفت. 

اگر بخواهیم این مسئله را واکاوی کنیم میبینیم که ابتدا ورود کامپیوتر و اینترنت باعث شد به مرور وقت قشر کتابخوان با دنیای مجازی سپری شود و بیشتر مطالبی که در پی ان بود را در ان جستجو نماید که به مرور باعث شد کتابها در قفسه ها خاک خورده و از دور خارج شوند . البته این امر به خودی خود بد نیست و به هر حال مطالعه و خواندن مطالب وجود دارد ولی چیزی که همگان بر ان اذعان دارند این است که هیچکدام از تکنولوژی های امروز جایگزین کتاب نیست و باید از ان حمایت شود تا شاهد به خاکسپاری واقعی ان نباشیم.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۴
شهروز صبوری
جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۱ ق.ظ

تورم

سلام

با توجه به شرایط مناسب دیدم در مطلبی پیرامون تورم و انواع آن و … صحبت کنیم:

تورم عموما به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت ها در نظر گرفته می شود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمت ها در اقتصاد است.

هر چند بر پایه نظریه های گوناگون، تعریف های متفاوتی از تورم ارائه می شود؛ اما تمامی آنها به روند فزاینده و نامنظم افزایش در قیمت ها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در سده نوزدهم میلادی رواج یافت. پیش از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان دادن افزایش حجم اسکناس های غیرقابل تبدیل به طلا به کار برده می شد.

با تعریف امروزی، می توان نرخ تورم را نشان دهنده افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت مصرف کننده کالاها و خدمات دانست.تورم، نرخ افزایش قیمت‌ها طی یک دوره زمانی معین است. تورم، معمولا یک سنجه کلی از قبیل افزایش عمومی در قیمت‌ها یا افزایش هزینه زندگی در یک کشور است؛ اما به شکل محدودتری نیز تعریف می‌شود (تورم کالاهای معین از قبیل غذا یا برای خدمات، از قبیل اصلاح موی سر). تورم در هر جا به کار رود، بیانگر میزان گران‌تر شدن مجموعه‌ای از کالاها یا خدمات طی یک دوره معین زمانی معمولا سالانه است.

و اما انواع تورم و نحوه محاسبه و اعلام آن که مدتی است بر سر زبان ها افتاده است:

ما در محاسبه نرخ تورم 3 روش داریم؛روش اول، محاسبه تغییر نقطه به نقطه نرخ تورم است. یعنی مثلا گفته می‌شود نرخ تورم در اردیبهشت ماه 87 در مقایسه با اردیبهشت ماه 86 چه تغییری کرده است.

 روش دوم محاسبه تغییر ماه به ماه است یعنی نرخ تورم اردیبهشت ماه 87 در مقایسه با فروردین 87 چگونه بوده است.

اما روش سوم متوسط 12 ماه سال است. به این صورت که گفته شود نرخ تورم در 12 ماهه منتهی به اردیبهشت 87 در مقایسه با 12 ماهه منتهی به اردیبهشت 86 چقدر بوده است.

در علم اقتصاد، متداول‌ترین و در عین حال صحیح‌ترین راه محاسبه نرخ تورم متوسط 12 ماهه است؛ چرا که شاخص‌های دیگر چون یک مقطع زمانی خاص و کوتاه در حد یک ماه را می‌بینند، قابل تعمیم به یک سال نیستند و نمی‌توان کل 12 ماه را با آن نگاه کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۱
شهروز صبوری
پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ب.ظ

حکایت (تخته سنگ)

در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.

بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند.

بسیاری هم غرولند می کردندکه این چه شهری است که نظم ندارد.

حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و …..

با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.

نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد، بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.

ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود، کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.

پادشاه درآن یادداشت نوشته بود:

هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۱
شهروز صبوری
پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ق.ظ

طنز (دکترا)

می گویم : آخه هیچ فایده ای نداره!

می گوید : چرا خیلی هم فایده داره!

می گویم : مثلا میشه یه دونه از اون خیلی  روبگی؟

 می گوید : بورس! تو اداره تون بورس میشی.

دختر ۵ ساله ام موهایم را محکم می کشد. یعنی حواست به کارت باشد.

می گویم : بورس خوبه خانم. خیلی هم خوبه . ولی مال از ما بهترونه !

– خوب می تونی هیات علمی بشی.

قبل از اینکه بتوانم چیزی بگویم دوباره سرم تیرمی کشد. باز این بچه موهایم را کشید.

– هیات علمی ؟ من؟ با این سن وسال؟ من تا بخوام مدرک بگیرم ۳۵ رو پر کردم.

قبل از اینکه موهایم دوباره کشیده شود، پاهایش را که دور گردنم حلقه کرده محکم می گیرم و شروع به دورزدن توی خانه می کنم. این بار آرام ترمی کشد. منظورش این است که به جای یورتمه چهارنعل بروم.

– من نمیدونم تو باید دکتربشی؟ مگه تو چی ازآقا رضا کم داری؟

– ]چیزی کم ندارم ولی شرایطمون کلی فرق داره.  راستش رو بخوای واسه دکتری خوندن کلی مزیت داره که من بهت نگفتم.

با خوشحالی می گوید : راست میگی ؟ مثلا چی ؟

انگار حواسم نبوده وسرعتم کم شده است چون دوباره سرم  تیر میکشد.

– خوب یکی ش اینه که باید زودتر بیام خونه و دیگه نمی تونم اضافه کاری کنم. در نتیجه حقوقم تقریبا نصف می شه ، دیگه شبها هم  وقت ندارم از بچه مراقبت کنم شما بری به مادرت سر بزنی. بیرون رفتن آخر هفته هم……

این یکی گویا یک تهدید جدی محسوب می شود . چون نمی گذارد کلامم منعقد شود.

– خوبه خوبه ، مسخره بازی بسه ، دیگه اول مهر شده، زودتر شروع کن، کنکور نزدیکه ها…

– آخه بابا جون از بنز شیطون بیا پایین . من دکتر بشم  که چی بشه؟

دخترم هم که دارد از من سواری می گیرد طرف مادرش را می گیرد :

-بابا! بابا! تو رو خدا دکتر شو! من خیلی دوست دارم شما دکتر بشی!

– بفرما حداقل به خاطر این بچه دکتر شو، فردا جلو هم کلاسی هاش کلاس بذاره بابام دکتره!

– چرا بابایی؟ چرا دوست داری من دکتر بشم؟

– آخه اگه دکتر بشی آمپولم رو خودت می زنی ، دیگه دردم نمی گیره!!

نقل از سایت پی اچ دی تست : 

http://phdtest.ir/1392/07/%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C-1
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۷
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲ ب.ظ

هرم جمعیتی دانشجویان کشور

سلام

دانشگاه و جمعیت دانشجویی ایران با وضع پیچیده ای روبرو است که باید با کارشناسی بیشتری بهش نگریست و برنامه ریزی دقیقتری برایش صورت داد وگرنه در اینده به مشکل و معضل بزرگی تبدیل خواهد شد هر چند امروز نیز مشکل شده است ولی به هر حال فکری برایش باید کرد قبل از انکه امکان جلوگیری از مشکلات نباشد .

اگر یادتان باشد وقتی کنکور غولی بزرگ در راه داوطلبین علم و دانش بود کمتر کسی میتوانست وارد دانشگاه شود و کسانی هم که وارد میشدند در مقطع کاردانی و کارشناسی درس میخواندند و در مقاطع تکمیلی نیز کمتر کسی درس میخواند که از اینده شغلی خود نیز مطمئن بود طوریکه در مقطع کارشناسی کلاسهایی با 30-40 نفر تشکیل میشد و در مقطع ارشد 5 تا 10 نفر و در نهایت در مقطع دکترا 2 تا 5 نفر که معمولا کلاسی تشکیل نمیشد بلکه در اتاق اساتید درس میخواندند ولی روزگار گذشت و علم و دانش چنان وفوری یافت که همه وارد دانشگاه شدند و در عرض 3-4 سال همه به مقاطع بالاتر رفتند از ان طرف هم رشد جمعیتی شدیدا کاهش یافت و همگی مسائل دست به دست هم دادند تا امروز شاهد تبدیل هرم جمعیتی دانشجویی باشیم هرمی که از ابتدای تشکیل دانشگاه در ایران به شکل زیر بود :

http://www.managementportal.ir/wp-content/uploads/2013/10/25deb__16392364039608165278.jpg

و امروز به هرم زیر تبدیل شد و شاهد هستیم که مقطع کاردانی تقریبا در حال انحلال میباشد و کسی در این مقطع وارد تحصیل نمیشود و در مقطع کارشناسی هم کلاسها با همان 10-12 نفر به زور تشکیل میشه در حالیکه کلاسهای مقطع ارشد با دانشجویان بالای 20-30 نفر تشکیل میشه و در کمال تعجب و تاسف کلاس دکترا که باید تنها پژوهشی باشد با تعداد 20 نفر تشکیل میشه در حالیکه اصلا امکان چیزی به نام پژوهش در این شرایط وجود ندارد و کلاسهای دکترا نیز شبیه کلاسهای مدرسه راهنمایی و دبیرستان شده است که استاد تنها وقتش را صرف مدیریت کلاس میکند تا تحقیق و پژوهش :

http://www.managementportal.ir/wp-content/uploads/2013/10/69c9f__98123953452447009830.jpg

و در این شرایط اینده وضع علم و دانش کشور در وضعیتی مبهم به سر برده و معلوم نیست با افزایش دکترهای کشور که همین امروز نیز بیشترشان بیکار هستند چه خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۲۲:۴۲
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ

تصویر مدیریتی (پشتوانه)

سلام

به تصویر زیر نگاه کنید:


مدیریت ریسک

مفهوم خیلی زیبا و جالبی در ان نهفته است که همگی در زندگی خود تجربه میکنیم . این عکس اشاره به انجام کارها در شرایط اطمینان و عدم اطمینان دارد . یعنی زمانیکه شما از پشتوانه محکمی در کارهای خود برخوردارید و مطمئن هستید که در صورت لغزش چیزی نخواهد شد میتوانید کارهای بزرگ و سختی را انجام دهید و در نقطه مقابل در صورتیکه پشتوانه درست و حسابی نداشته باشید و هر ان از وضعیت خود نگران باشد حتی انجام کارهای اسان نیز مشکل خواهد بود و هر لحظه احتمال لغزش و از دادن تعادل خود را خواهید داشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۱
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ

شیخ محمود شبستری


شیخ سعدالدین محمود بن امین الدین عبدالکریم بن یحیی شبستری از عرفا و شعرای نامی قرن هفتم و هشتم هجری است. او در سال ۶۸۷ه. در ایام سلطنت کیخاتوخان در قصبه شبستر واقع در هشت فرسخی تبریز متولد شد و در عهد سلطان محمد خدابنده و ابوسعید بهادرخان در شهر تبریز مرجع علما و مضلا بود.
شبستری پس از کسب دانش در تبریز به مسافرت در شهرهای مختلف پرداخته و در سفر به مصر، شام، حجاز از علما و مشایخ این سرزمین ها کسب دانش توحید کرده است. او خود در این باره می گوید:
مدتی من زعمر خویش مدید   ***      صرف کردم به دانش توحید
در سفرها به مصر و شام و حجاز    ***      کردم ای دوست روز و شب تک و تاز
سال و مه هم چو دهر میگشتم     ***         ده ده و شهر شهر می گشتم
گاهی از مه چراغ می کرد    ***    گاه دور چراغ می خوردم
علما و مشایخ این من                 ***         بس که دیدم به هر نواحی من
جمع کردم بسی کلام غریب      ***          کردم آنگه مصنفات عجیب
هم چنین شیخ محمد در سفری به کرمان در آنجا تاهل اختیار کرده و در آن شهر اولاد و احفادی از او به وجود آمده است که جمعی از ایشان اهل قلم و کمال بوده و به خواجگان شهرت یافته اند.
شبستری پسری به نام عبدالله داشته که جوانی فاضل و کامل و ماهر در علوم مختلف به خصوص ریاضی بوده است. وی در سال ۹۲۶ه. از جانب سمرقند به درباز روم رفته و سلطان سلیم او را تعظیم بسیار کرده است. شیخ عبدالله مثنوی به  نامه شمع و پروانه به نام سلطان سلیم سروده و نیز رساله ای به زبان فارسی در قواعد معما به نام سلطان مذکور نوشته است.
شبستری سرانجام به تبریز باز گشته و در سال ۷۲۰ه. در ۳۳ سالگی وفات یافته و در شبستر وسط باغچه گلشن در جوار مزار استادش بهءاالدین یعقوبی تبریزی مدفون شده است. بعضی ها معتقدند که چون شبستری وصیت کرده که او را پای مزار شیخ بهاءالدین دفن کنند و سال وفات بهاءالدین ۷۳۸ه. است و هم چنین چون باباابی سبشتری در مرض موت شبستری حاضر بوده و در همان ماه وفات شبستری فوت نموده و تاریخ وفات باباابی ۱۷ ربیع الاول سال ۷۴۰ه. است؛ پس سال وفات شبستری هم باید ۷۴۰ه. باشد ضمنا با توجه به تجدید عمارت های مکرر مقبره شبستری احتمال آن داده شده که تاریج فوت نوشته شده بروی مزارش تغییر کرده باشد.
بعضی از معاصران، تاریخ وفات شیخ محمود را همان ۷۲۰ه. پذیرفته اند ولی تولد او را پیش از سال ۶۸۷ه. حدس زده اند و دلیل آن را هم بعید بودن ۲۶ سالگی شبستری برای شهرت فراوان او در عهد خدابنده ذکر کرده اند. شبستری پیرو مذهب سنت و جماعت و معتقد به عقاید اشعریان بوده است. لاهیجی شارح گلشن راز شیخ و مرشد شبستری را امین الدین می نویسد. خود شیخ محمود نیز در مثنوی سعادت نامه از امین الدین یاد میکند:
شیخ و استاد من امین الدین      ***       دادی الحق جوابهای چنین
برخی هم استاد او را بهاءالدین یعقوبی تبریزی دانسته؛ اما با استنباط از عبارت صاحب روضات الجنان میتوان هر دوی آنها را از اساتید وی دانست.

آثار شبستری:
الف- آثار منظوم (ا- گلشن راز، ۲- سعادت نامه)
ب- آثار منثور (۱- حق الیقین فی معرفة رب العالمین، ۲- مرآ‌ََْة المحققین، ۳- شاهد یا شاهد نامه)
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۲۳
شهروز صبوری
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۰ ق.ظ

نام شیخ محمود شبستری در یونسکو ثبت می شود


به گزارش شبسترنیوز ، عبدالمهدی مستکین در جریان سفر یک روزه خود به استان مرکزی ، در دیدار با معاون عمرانی استانداری مرکزی گفت: پس از ثبت جهانی اسامی ۳۳ تن از مشاهیر و نامداران ایرانی، در سال ۲۰۱۵ اسامی سه نفر دیگر از مشاهیر این کشور به ثبت خواهد رسید.

مدیر بخش فرهنگی کمیسیون ملی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد اظهارکرد: در سال جاری میلادی نیز نام محمد زکریای رازی فیلسوف و پزشک قرن سوم هجری، شیخ محمود شبستری عارف و فقیه قرن هشتم و سید مرتضی علم‌الهدی عالم و فقیه برجسته قرن چهارم در فهرست مشاهیر علم و ادب یونسکو قرار خواهند گرفت.

وی خاطرنشان کرد: ثبت این اسامی مزایای بسیاری همچون جذب گردشگر را به همراه دارد.

 شیخ محمود شبستری یکی از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجریست. سال تولّد او را گوناگون و از جمله ۶۸۷ ه.ق. دانسته‌اند. محل تولّد این عارف نام‌آور شبستر است و  در سال ۷۲۰ ه.ق. در سنّ ۳۳ سالگی وفات یافته و در زادگاهش شبستر مدفون است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۰
شهروز صبوری